✍️رحیم قمیشی
سالهای دور مدیر شرکت کوچکی شده بودم، از زیر مجموعههای بنیاد.
آن وقتها بنیاد “مستضعفان و جانبازان” بود و کار آن شرکت هم خدمت به جانبازان.
یکی از سختیهای مهم کارم حقوق کارگران شریف آنجا بود. آنها کمتر از نصف من حقوق میگرفتند و همه کارهای سنگین با آنها بود. و من همیشه ازشان خجالت میکشیدم.
هنوز کارم را شروع نکرده متوجه اضطراب کارگران شدم. آنها با تغییر مدیریت احساس کرده بودند اتفاقات بدی قرار است بیفتد!
تمام قسم خوردنهای من هم بیفایده بود.
و البته آنها راست میگفتند، چند ماه نگذشته بود که دستور آمد؛
لزوم کاهش ۲۰ درصدی نیروها، و کاستن از هزینههای شرکت از طریق صرفهجویی در پرداخت حقوق کارگران باقیمانده!
و خیلی راحت، مدتی بعد هم، وقتی متوجه شدند حقوق کارگران را قرار است مطابق سنواتشان و قوانین کارگری (طبقهبندی مشاغل) اندکی بهبود ببخشم، حکم اخراجم صادر شد!
آنجا آخرین تجربه کار تقریبا دولتیام بود و من آن حکم اخراج را به یادگار هنوز نگه داشتهام.
لطف بسیار بزرگی که شامل حالم شد!
تا بیشتر در ظلم و اجحافی که در آن سیستم به کارگران میشد سهیم نباشم.
و من همانجا فهمیدم چقدر فاصله است میان حرفهای شعاری مدعیان انقلاب با عملشان. چقدر کارگران با ارزش صرفا به عنوان یک هزینه مازاد تلقی میشوند و اولین صرفهجوییها، تعدیل همان نیروهاست!
اخراج کارگران، بدون توجه به سرنوشت آنها و خانواده و فرزندانشان.
و چقدر تأسف خوردم مدیر ارشد من، خودش از انقلابیون دو آتشه و بینوای قبل از انقلاب بود، که حالا ریاست را تنها برازنده خودش میدید و حقوق دلاری بهخاطر ماموریتهایش را حق شرعیاش!
امسال میگویند قرار است حقوق کارگران ۵۰ تا ۶۰ درصد اضافه شود. پیشاپیش هم اکثر اجناس ۷۰ تا ۸۰ درصد گران شدهاند، گر چه هنوز هیچ افزایشی عملاً اتفاق نیفتاده.
حقوق سه میلیونی اگر بشود پنج میلیون!
آقایان محترم!
شما با ده میلیون و پانزده میلیون و بیست میلیون میتوانید زندگی کنید؟
با حقوقهای ده برابر حقوق کارگران میتوانید میهمانیهای افطاری بدهید، به سفر و گشتوگذار بروید، لوازم خانه بخرید، جهیزیه تهیه کنید؟
شما با بیست برابر حقوق کارگران، آیا برای تعطیلات میتوانید به کیش بروید، به انگلیس و فرانسه برای دیدن فرزندانتان بروید، از ترکیه خرید کنید، ماشین خارجی داشته باشید؟
شما با سی یا چهل برایر حقوق کارگران، میتوانید فرزندانتان را به خارج از کشور بفرستید، خانه بزرگ در شمال شهر بخرید، صاحب ویلا بشوید، در حسابهایتان میلیارد وجود داشته باشد؟
بفرمایید نسبت حقوق شما با کارگران چقدر باید باشد، دو برابر، سه برابر، پنج برابر، چند برابر؟!
لطفا بفرمایید افزایش دادن حقوق کارگران کشور غنی ایران به زیر ۲۰۰ دلار در ماه، مباهات دارد؟
شما درکی از درد و رنج کارگران و بازنشستگان دارید؟
میدانید بسیاری کارگران ساعتها قبل از شما باید از خواب بیدار شوند تا بتوانند از حاشیه شهر خود را به کارگاهها برسانند، و ساعتها اضافهتر کار کنند تا شاید به اندازه زنده ماندنشان حقوق بگیرند.
میدانید قدیم ها میگفتیم این انقلاب، انقلاب پابرهنههاست؟ یعنی انقلابی است که قرار شده درد و غم پابرهنهها و محرومان را تمام کند، به آنها نوید میدادیم پس از انقلاب وضعشان با یک استاندار، با یک وزیر نزدیک خواهد بود!
حالا شد؟
حتما امریکا نگذاشت!
آن شعارها دروغ بود یا ما عین دروغ بودیم؟
آیا پس از ۴۳ سال کارگران اجازه یک راهپیمایی و طرح مطالباتشان را دارند؟
آیا با یک ماه حقوقشان امکان اجاره یک خانه مناسب را دارند؟
امکان خرید یک خودرو ارزان قیمت داخلی چه؟
امکان یک مسافرت به ترکیه را دارند؟
چرا کارگران ما باید آرزویشان امکان کار در کشورهای همسایه باشد، ولو با خطر سفر قاچاق و همه تحقیرها.
درصد بسیار بالایی از مدارس کشور خصوصی شدهاند، یک آمار بگیرید، فرزندان کارگران هم توانستهاند در این مدارس ثبتنام کنند؟
یا آنها نیازی به تحصیل با کیفیت ندارند!
من هنوز هم کارگران آن شرکت را که میبینم خجالت میکشم، ایا شما هم از کارگران خجالت میکشید؟!
اینکه زندگی شما هزار بار با زندگی آنها فاصله گرفته.
اینکه نمیدانید پیدا کردن دارو و نخریدنش یعنی چه.
اینکه نمیدانید سفره بدون مواد غذایی یعنی چه.
اینکه نمیدانید نزدیک شدن به موعد تمدید اجاره و استرسهای بیپایان یعنی چه…
اینکه نمیدانید گاهی به خودکشی فکر کردن، بخاطر شرایط اقتصادی چیست!
روز کارگر به همه کارگران مظلوم کشورم
به آنها که حتی در روزشان هم وقت ندارند به آن فکر کنند!
یک کنسرت هم برایشان تدارک نمیشود
یک دیدار آزاد با مقامات هم ندارند
کسی را مرهم زخمشان نمیبینند
مبارک
ما شرمنده شماییم کارگران!
روزتان مبارک