همچنان درگیری بین محیط بانان و شکارچیان غیر قانونی در ایران قربانی میگیرد.
منوچهر شجاعی، محیط بان پارک ملی بمو که بعد از ظهر دیروز هدف گلوله شکارچیان متخلف قرار گرفت، کشته شد.وی سومین محیط بانی است که در ۴۸ ساعت اخیر توسط تیر اندازی مستقیم شکارچیان کشته شده است .این در حالیست که روز قبل از آن دوتن از محیط بانان منطقه حفاظت شده گنو آقایان محمد دهقانی و پرویز هرمزی به دست شکارچیان غیر مجاز کشته شدند تا بازهم حافظان محیط زیست یاران وفاداری را از دست بدهند.
گفتنی است متخلفین غیر مجاز شکار و صید از منطقه متواری شدند و پیگری ها همچنان ادامه دا
محیط بانان که وظیفه دفاع از محیط زیستی را بر عهده دارند که بسیار کسان قصد آسیب زدن به آن را دارند و با تمام توان در پی نابودی آنند.
محیط بانان ایران، قشری نسبتا کم درآمد و بی پشتیبان در مناطق زیستی کشور مشغول پاسداری از حیات وحشی هستند که به تمام ایران تعلق دارد.مناطقی که روزهای بسیاری آماج حملات گروههای مسلح غیر قانونی هستند.آنها مسلحند و محیط بانان نیز، اما در شلیک کردن شکارچیان بی پرواترند و محیط بانان محتاطتر، چرا که محیط بانی که برای دفاع از خود و دفاع از محیط زیست شلیک میکند میداند در صورت بروز حادثه و کشته شدن شکارچی هیچ حمایت و پشتیبانی از او و شغلش نخواهد شد و در بهترین حالت اگر اعدام نشود سالها در زندان خواهد بود.
در اسفند سال جاری غلامحسین خالدی، محیط بان رسمی سازمان حفاظت ازمحیط زیست در منطقه دنا که تابستان1389 به جرم قتل یک شکارچی به اعدام محکوم شد و از آن زمان تا 28 اسفند ماه 94 در زندان بود، از زندان مرکزی یاسوج آزاد شد. حدود پنج سال زندان و در انتها پرداخت وثیقه یک ملیارد و دویست ملیونی و پرداخت دیه شکارچی کشته شده ، آنهم با گلریزان کردن فلان شخص و فلان نهاد ماحصل دفاع اواز محیط زیست بود.
محیط بان دیگری در همین منطقه شرایطی بدتر داشت.اسعد تقیزاده دیگر محیطبان محکوم به اعدام دنا هم با رضایت خانواده شکارچی کشته شده در درگیری پس از هشت سال آزاد شد. تقیزاده بعد از هشت سال زندان که شامل بهترین سالهای زندگی او بود به روزنامه اعتماد گفت: “شبیه اصحاب کهف شده ام، همه چیز عوض شده جز «دنا» که ماندنی است.”
طبق اعلام سازمان محیط زیست بعد از دو حکم اعدامی که برای این محیطبانان صادرشده بود، شکار در منطقه دنا افزایش یافته بود که نشان از شجاعت بیشتر شکارچیان داشته است.
این گستاخی و خشونت افسار گسیخته شکارچیان غیر قانونی شامل حال دزدان منابع جنگل و برخورد با جنگلبانان نیز میشود.همانطور که چندی قبل در شهرستان نور 5 نفر که در حین حمل چوب قاچاق و در ساعت 3:30 بامداد با گشت جنگلبانی مواجه و درگیر شده بودند یکی از جنگلبانان به نام فضل الله علیپور را با شلیک گلوله در دم کشتند و همراه وی را راهی بیمارستان کردند.
در موردی دیگر ناصر پیروی (زاده آسیابر شهرستان سیاهکل – درگذشته 7 اردیبهشت 1384 رشت) جنگلبان و رئیس اداره منابع طبیعی ماسال بود که به دلیل امتناع از برآوردن خواستههای گروهی سودجو، ترور شد. وی به شهید مبارزه با مفاسد اقتصادی مشهور شدهاست. از وی به عنوان یکی از خوشنامترین و شجاعترین جنگلبانان ایران نام برده شدهاست که البته تمام این القاب و نام ها برای خانواده او جای او را نخواهد گرفت.
یکی از محیط بانان در باره تهدید قاچاق چیان چوب میگفت:
قاچاقچیان دختر رئیس ستاد مبارزه با کالای قاچاق میاندوآب را جلوی دانشگاه آزاد علوم پزشکی اردبیل در سال 82 سر بریده بودند. دختر من در سال بعد در همان دانشگاه قبول میشود که همان قاچاقچیان معروف تهدید کردند که یا دخترت را به دانشگاه نفرست یا او را نیز جلوی دانشگاه سرمی بریم که من نیز از ترس انصراف دخترم را از دانشگاه گرفتم.
طبق آمار در30 سال گذشته در ایران 116 نفر محیطبان و 11 جنگلبان کشته شدهاند (جمعاً 127 نفر).همچنین تعداد زیادی از محیط بانان و جنگل بانان مضروب و مجروح و دچار نقص عضو دائم شدهاند.این تعداد البته باید با 8 محیط بانی که به دلیل شلیک به شکارچیان در زندان بوده اند جمع شود تا عمق فاجعه بیشتر ملموس باشد.این آمار و قیاس آن با آمار کشته شده های محیط بانی در آمریکا که در 90 سال گذشته 25 محیط بان کشته شدهاند، که البته علت 95 ٪ مرگ آنان حوادث و سوانح بودهاست ، نشان از فاجعه در نوع کار و نوع حمایت از این زحمتکشان عرصه منابع طبیعی در ایران دارد.
حاصل تمام این وقایع و برخوردها با جنگلبانان و محیط بانان است که باعث افزایش شکار غیر قانونی و قطع بی رویه درختان شده است.جنگلها و محیط زیستی که هم توسط عناصر وابسته به مراکز قدرت، رانت خواران و زمین خواران مورد تجاوز و چپاول است و هم به دست شکارچیان قانونی و غیرقانونی مورد تاراج قرار میگیرد.در برخورد با این تهاجم گسترده به طبیعت ، تنها جنگلبانان و محیط بانان هستند که با دستان خالی و قلبی مملو از عشق طبیعت پا در رکاب میکنند و بدون پشتیبان و حمایت لازم پای به کارزار میگذارند تا شاید سهمی در حفاطت از امانت آیندگان داشته باشند.