حمید مظاهری راد
وقتی صدا و سیمای ما از جایگاه رسانه ملی تنزل کرده و تا حد یک شرکت خصوصی برای فرادستان ارتقا می یابد چه باید گفت؟!
علی لاریجانی با هدف بازیگری در نقش قدرتمندترین فرد سیستم سیاسی کشور سه کار را با مهارت بالایی انجام داد.
اول: استحاله جناح های تاثیرگذار (اصولگرایی و اصلاح طلبی)
دوم: تبدیل نمودن رسانه ی ملی به شرکتی خصوصی با مهره چینی افرادی چون مرحوم کردان و رحمانی فضلی که بعدها با کمک ایشان وزارت کشور و دیوان محاسبات را با نظر ایشان چرخاندند و مسئولیت استانداری ها را بعنوان مراکز تصمیم گیری سیاسی و اداری به نزدیکترین نزدیکان سیاسی خویش و افراد نسبتا سست عنصر و مطیع سپرده و با کمک آنها منتقدین را از قوه ی مقننه حذف و به ساکتین سپرده و با برنامه ی ساختگی از پیش تعیین شده افرادی را با نام لیست های متعدد باصطلاح امید و ولایی و … وارد مجلس نمودند تا ادامه ریاست ایشان در مجلس را تضمین نمایند.
سوم: تشکیل دولت هایی که توان مقابله با بحران ها را بدون ایشان نداشته باشند. نمونه ی عینی آن همراهی مجلس و صدا و سیما در حذف منتقدین صادق دو جناح واعلام وفاداری به دولت های پس از دولت اصلاحات، با تصویب بدون بررسی برجام در دوران دولت روحانی و عدم اعتنا به گزارش دیوان محاسبات در خصوص تخلفات مالی عدیده ی دولت احمدی نژاد و …
بهر حال ایشان از مجلس ششم و پارلمان اصلاحات بابت تحقیق و تفحص از صدا و سیما و از اصولگرایان بجهت افشای درخواست های برادرش از مرتضوی و بابک زنجانی آسیب جدی دیده بودند.
دیگر برادرشان مم جواد قبل ترها با مصاحبه هایی در خارج از کشور حکم سلمان رشدی و 13 آبان را در زمان های مختلف زیر سوال برده و علیرغم اینکه کوچکترین تحرکات نیروهای تحول خواه با موضع گیری رسانه ی ملی مواجه میشود. هیچوقت موارد یاد شده انعکاس نیافت.
نگام ، ناگفته های ایران ما