مهدی مهدوی آزاد
با وخامت تومور لنفومیک – متاستازیک هاشمی شاهرودی و غیبت کامل او،
احمد جنتی امروز رئیس موقت مجمع تشخیص مصلحت هم شد.
جنتی 92 ساله که در انتخابات خبرگان از مردم «نه» گرفته بود،
حالا هم دبیر و همه کاره شورای نگهبان است،
هم رئیس و همه کاره مجلس خبرگان
و هم رئیس موقت مجمع تشخیص مصلحت نظام!
برای شناخت اوضاع واقعی رهبر و میزان اعتماد او به اطرافیانش راه دور نروید.
برای کشف انسداد سیاسی موجود در سطوح فوقانی قدرت هم دنبال نشانه های خاص نگردید.
همین که یک پیرمرد گیج 92 ساله را در سه مقام کلیدی یعنی دبیر شورای نگهبان، رئیس مجلس خبرگان و رئیس مجمع تشخیص منصوب می کنند، یک نشانه بزرگ است.
سال 95 پس از مرگ هاشمی رفسنجانی، انتخاب رئیس جدید مجمع تشخیص حدود 6 ماه طول کشید. بلاتکلیفی معناداری که نشان می داد علی خامنه ای نگران تغییر معادلات سیاسی و تضعیف قدرت بلامنازع خود است. حالا انتصاب جنتی تاییدی دوباره بر همین فرضیه است. رهبری ایران دچار وضعیت روحی خاصی شده: او نه «قادر» به اعتماد به کسی است و نه «مایل» به برجسته کردن کسی در معادلات سیاسی ایران.
***
اسم این مساله را هر چه می خواهید بگذارید. می توانید بگویید رهبری ایران دچار «مالیخولیای سیاسی» شده و از سایر روحانیون می ترسد. می توانید بگویید رهبری ایران با «محافظه کاری» طوری عمل می کند تا هیچ کس در حد و قواره جانشینی او مطرح نشود. می توانید هم این طور تفسیر کنید که او با «آینده نگری» در صدد جلوگیری از چهره شدن روحانیون نسل دوم و زمینه سازی برای رهبری احتمالی فرزند خود مجتبی است. با این حال در نتیجه فرقی نمی کند. معنای هر سه این تفاسیر این است که کادر رهبری ایران قادر به پذیرفتن چهره های جدید یا بازتولید رهبران بالقوه نیست. معنای هر سه این تفاسیر این است که انقلاب اسلامی روز به روز در حال شخصی تر شدن و تنزل به دو نماد فردی یعنی «خامنه ای» و «جنتی» است. معنای هر سه این تفاسیر، انسداد سیاسی است.
نگام ، ناگفته های ایران ما