سید نادر آموزگار
ولی اگر جناب دادستان برای این مدعا سند و مدرک بخواهد من و امثال من هم مثل محمد رضا خاتمی از ارائه آن عاجز خواهیم بود.
مثل مدرک برای رهبری آن کودتای ننگین توسط مجتبی خامنه ای، تایید آن توسط پدر تاجدارش، و اجرای آن به فرماندهی سپاه و سربازی بسیج.
حالا که فکرش را می کنم می بینم حد اقل شاهد عینی یک مورد از تقلب سازمان یافته انتخاباتی بوده ام.
طی سال های خدمت در ایرنا یکی از کار های جنبی من برای تامین قوت لا یموت خانواده دستیاری خبرنگاران خارجی که در برهه های حساس به ایران می آیند بود. البته با مجوز ارشاطی سال های خدمت در ایرنا یکی از کار های جنبی من برای تامین قوت لا یموت خانواده دستیاری خبرنگاران خارجی که در برهه های حساس به ایران می آیند بود.
سال 88 یک خبرنگار ژاپنی از نشریه آساهی شیمبون داشتم که روزی 200 دلار برایم داشت.
در مسیر رسیدن به یکی از مصاحبه ها راننده تاکسی پرده از راز بزرگی برداشت که در صورت اثبات صحت ارزشش از 1000 سطر خبر داغ بیشتر بود.
او می گفت صبح اول وقت هر روز انتخابات ده ها اتوبوس به هریک از مجتمع های مسکونی خانواده های شهدا و دیگر معتمدین بخش ذوب ولایتی نظام اعزام شده و آن ها را تا پایان وقت اخذ رای به ده ها حوزه برای رای دادن می بردند.
ما از فاصله 300 چهارصد متری اتوبوس ها را که از میدان نوبنیاد رای دهندگان را سوار و ابتدا به حسینیه ارشاد و از آن جا به حوزه های بعدی بردند تا حوالی عصر دنبال کردیم.
صحت اظهارات آن راننده به این ترتیب با قبول یک ریسک بزرگ و دستمزد دلاری جناب راننده افشاگر به اثبات رسید.
نگام ، ناگفته های ایران ما