✍️ محمد شبیری
??? جریاناتی که از ابتدای مذاکرات برجام، مخالف آن بودند، چرا اکنون با پیوستن به معاهدات مربوط به شفافیت مالی مخالفت میکنند؟
چرا مواضع ایشان با اسرائیل و عربستان در مخالفت با برجام و روند مذاکره با آمریکا (و اصولا هر نوع ارتباطات متعارف بین المللی) همسان است؟
چرا برخی از جریانات داخلی (که علیالظاهر سنگ نظام را هم بر سینه میزنند) در گامهایی که ترامپ علیه ایران بر میدارد همراه هستند؟!
چه اصراری بر تقویت فرضیه ترامپ در داخل ایران است ؟!
فرضیهٔ او چیست؟
ترامپ میخواهد دنیا را متقاعد کند که ایران کشوری غیر متعارف است و پولشویی و قاچاق و تروریسم را دنبال میکند، لذا برای همین بوده است که دولت آمریکا از برجام خارج شده است!
او میخواهد که کشورهای دیگر را نیز متقاعد کند تا آنها نیز به نظر او برسند و وی را همراهی کنند. میخواهد اثبات نماید که از برجام برای این خارج شده است که آنرا برای کنترل تروریسم و پولشویی و شفافیت مالی ایران مفید نمیداند! برای کنترل ایران برجام کافی نبوده و حتی بهزعم ترامپ ایران از برجام سوء استفاده کرده است! تا جاییکه میگوید یک معاهدهٔ یک طرفه به نفع ایران بوده است ! و میخواهد اثبات کند که نهانها برجام برای برای صلح جهانی مفید نیست، بلکه اصل وجود کشور ایران چنین است!
در این گیر و دار، اسرائیل و برخی کشورهای عربی برای تخریب روابط ایران با کشورهای مختلف، با تبلیغات مخرب و نیز ارتباطاتِ بین المللیِ دائم، تلاش فراوان میکنند.
در چنین شرایطی ایران نیز تلاش دارد تا آمریکا را بدعهد و غیر قابل اعتماد نشان دهد! تا حدودی نیز با خروج ترامپ از برجام چنین فرضی بر اذهان مسئولان و اقشار مردم كشورهای متبادر شده است که خروج از برجام توسط آمریکا موجب بی اعتباری آمریکا و ترامپ شده است.
اما در داخل کشور جراناتی وجود دارد که میخواهد (آگاهانه یا ناآگاهانه)با مخالفتهای خود با پیوستن به معاهداتی بین المللی که اغلب کشورها بهآن پیوستهاند به فرضیه ترامپ قوت بخشند که ایران از شفافیت مالی و تجاری برخوردار نیست و حامی تروریسم است! این همان چیزی است که ترامپ بهدنبال آن بوده و برای اینکه با ایدهٔ خود سایر کشورها را نیز همراه کند، از مجاهدین خلق و
برخی سلطنت طلبان و اسرائیل و برخی کشورهای عربی متوسل را نیز بکار گرفته است. در چنین شرایطی عقل اقتضا میکند که کشور ما بتواند بر روند صلح طلبی و همچنین مبارزه با پول شویی و به شفافیت فعالیتهای مالی خود تاکید کند. اما در داخل کشور بجای اینکه از چنین اقتضایی پیروی شود به مخالفتهای عجیب و غریب با FATF میپردازند!
آیا این روند برای کشوری که بخاطر همین منظرهای غیر متعارفی که از آن ساختهاند و تحریم نیز شده است، مناسب است؟!
آیا اگر بجای یک فرد بیطرف باشیم و بخواهیم قضاوت کنیم چه نظری در مورد
چنین کشوری که به معاهدهٔ شفافیت مالی و تجاری نپوسته است خواهیم داشت؟ آیا اینگونه مخالفت با هر مفهوم و موضوعی که در اغلب کشورها امری عادیست، ایران در مظان اتهام پولشویی نخواهد بود؟
آیا در چنین شرایطی که کشورهای متخاصم علیه ایران جوسازی میکنند مناسب است ما نیز در داخل کشور گزک بدست آنها بدهیم؟
پ.ن:
نکتهای که قابلیت ذکر دارد این است که آیا اگر ايران ما قبلاً به اعلاميه جهاني حقوق بشر نپيوسته و آن را قبول و امضا نكرده بود، اكنون امكان پيوستن بود؟!
به نظر نمیرسد چنین موضوعی (حقوق بشر) اگر قرار بود در شرایط کنونی به مجلس و شورای نگهبان و مجمع تشخیص کنونی محول میشد ، مصوب میگردید!
خدا رحم کرده که اینگونه امور قبلا امضا شده و به روزگار کنونی ما تحویل نشده است، وگرنه این قومی که عملکرد آنان مشاهده میشود بیش از FATF با آن مخالفت میکردند!