- محمدجواد اکبرین
این روزها انتشار اخباری درباره «حسین محمدی» معاون بیت رهبری و عضو مجمع تشخیص مصلحت، دارد پردههایی تازه از کارنامهی آیتالله خامنهای را بالا میزند.
ماجرا از افشاگری محمد سرافراز، رئیس سابق صدا و سیما آغاز شد. او در کتاب خاطراتش که در فضای مجازی منتشر شده میگوید دفتر رهبری او را به خاطر درگیری با یک جریان فساد، مجبور به استعفا کرده است: «جلسهای با آقای طائب (رئیس اطلاعات سپاه) داشتم و گفتم …از طرف من از آقای حسین محمدی و حاج آقا مجتبی [خامنهای] تشکر کنید؛ زیرا زمینه را فراهم کردید که من از صداوسیما بروم».
مدتی بعد وحید جلیلی(برادر سعید جلیلی نامزد حزبالله در انتخابات ریاستجمهوری ۹۲) نوشت که وضعیت صدا و سیما «کاملاً محصول طبیعی یک نظام برنامهریزی فاسد در مدیریت رسانهی ملی است».
پس از او وحید اشتری (معاون سابق بسیج دانشگاه تهران) صریحتر وارد ماجرا شد و گفت: «آقای حسین محمدی ۲۶سال است در بیت رهبری نشسته و [با تصمیم او] کسی که میخواست قدری لفت و لیسهای مالی و وضعیت اداری صدا و سیما را متحول کند به شکل عجیبی دو سال نشده کلهپا شد».
اما صفار هرندی (عضو مجمع تشخیص مصلحت) در دفاع از معاون بیت گفت که محمدی را ۲۵سال است که میشناسد و او هر کاری میکند «تسلیمِ امر مولاست».
همزمان یاسر جبرائیلی (نویسنده کتاب روایت رهبری) هم وارد معرکهی دفاع از معاون بیت شد و نوشت: «بسیاری از گزارشها و نامههایی که خدمت رهبری تقدیم میشود، برای بررسی و پیگیری به حاج حسین ارجاع میشود.»
تا اینجای کار معلوم شد که رهبری از کارهای معاونش خبر دارد؛ همین باعث شد که روزنامه کیهان از افشاگریها علیه نقش او در حمایت از «لفت و لیسهای مالی» نگران شود و بنویسد: «این موقعیتنشناسی باعث ایجاد مسئله و درگیری در جبهه خودی و هزینه برای نظام میشود/زبان فتنهجویان را برای متهم کردن عمود خیمه انقلاب دراز میکند/برکت را از امر به معروف میگیرد/اعضای دفتر به احترام صاحبُالبیت، حرمت دارند».
مدير مسئول روزنامه جوانِ سپاه هم در اعتراض به اصولگرایانی که از حسین محمدی انتقاد میکنند نوشت: انتقاد از اعضای دفتر خامنهای «سبک جدیدی برای هجمه به رهبری» است. کمی بعد خبرگزاری تسنیم سپاه نامه فرزند صفار هرندی را منتشر کرد که نوشته بود: افشاگری علیه اعضای دفتر رهبری یعنی «قلب و مرکزیتِ حکمرانی در این کشور، جایی که باید محل سکینه و اطمینان باشد، سالهاست که در چنبرهی مافیایی رفیقباز و فاسد است».
نگرانیِ این جماعت کاملا قابل درک است! آنها خوب میدانند اگر ماجرا را «کش بدهند» و این نقاب و سپر را از جلوی بیت رهبری بردارند و معلوم شود او از کارهای معاونانش خبر داشته آنوقت خودش مستقیم باید مسئولیت بلایی را که سر کشور آورده بپذیرد. اگر هم بگویند خبر نداشته مردم خواهند پرسید: کسی که از مهار باندبازی و فساد در بیت خودش ناتوان است چگونه مدعی ولایت بر یک کشور است؟
منبع: سایت کلمه