✍️سرگه بارسقیان
۴۰ سال قبل در هشتم خرداد ۱۳۵۹، زنگ دومین جلسه اولین مجلس پس از انقلاب که زده شد، شیخ صادق خلخالی وقت تذکر گرفت و گرچه یدالله سحابی، رئیس سنی جلسه گفت که بدون بررسی اعتبارنامهها مجلس هنوز رسمیت نیافته، اما وقت داد که خلخالی پیشنهادش را بدهد: تغییر نام مجلس از شورای ملی به شورای اسلامی. رأی قاطع مجلس به این تغییر نام، هاشمی را در دومین روز پس از صدرنشینی، رئیس «مجلس شورای اسلامی» کرد. ریاستی که سه دوره متوالی ادامه یافت؛ در مجلس دوم پس از بررسی اعتبارنامه نمایندگان در ۲۷ خرداد ۱۳۶۳ با ۱۸۱ رأی از ۱۸۹ نماینده حاضر در مجلس و در مجلس سوم با ۲۲۳ رأی از ۲۲۷ نماینده حاضر در مجلس (۴ رأی ممتنع) در هشتم خرداد ۱۳۶۷.
در ۲۴ مرداد ۱۳۶۸ که هاشمی از ریاست مجلس استعفا داد تا به پاستور برود گفت که حکم یک تبعیدی را دارد و اگر قبلاً شهید رجایی خود را فرزند مجلس نخوانده بود حالا او خودش را مستحق این توصیف میدانست. مجلس با بازنگری در قانون اساسی جایگاه مهمتری یافته بود و هاشمی به نمایندگان تذکر میداد که از همه حقوق شان استفاده کنند: «حق تفحص را خیلی جدی بگیرید. این به نفع دولت است، به نفع مملکت است، به نفع مردم است. جدی بگیرید بدانید من هیچ وقت گله نخواهم کرد.»
کروبی، نایب رئیس وقتی آرا را اعلام کرد درباره خودش گفت: «بنده بهعنوان مسئول و مدیر مجلس تعیین شدم.» او در آخرین جلسه مجلس سوم هم همین عبارت «مسئول و مدیر مجلس» را تکرار کرد. کروبی سه دوره بعد از ریاست سه سالهاش در مجلس سوم، باید دوباره پشت همان تریبون از جایگاه ریاست مجلس دفاع میکرد.
نطق کروبی پاسخ به گفتههای برخی فعالان سیاسی بود: «ریاست مجلس چیزی بیش از یک سخنگویی و نمایندگی نمایندهها نیست.» (سعید حجاریان)، «ما از روز اول تأکید داشتهایم که ریاست مجلس باید سخنگوی آن باشد نه چیزی بیش از آن.» (محمدرضا خاتمی)، «ما با تأکید بر جایگاه رئیس مجلس میگوییم رئیس مجلس وقتی جایگاه خود را از نمایندگان میگیرد، در حقیقت نظرات آنها را در این مجامع دنبال میکند. وقتی در یکی از مواد آییننامه مجلس بین مجلس پنجم و شورای نگهبان اختلاف حاصل شد و مصوبه مجلس به مجمع تشخیص مصلحت نظام ارجاع شد، حجتالاسلام علیاکبر ناطق نوری رئیس مجلس پنجم در مجمع تشخیص مصلحت خلاف نظر مجلس بهنظر شورای نگهبان رأی داد. در حقیقت رئیس مجلس برخلاف نظر مجلس عمل کرد. اینجاست که میگوییم رئیس مجلس سخنگوی اکثریت مجلس است.» (محسن میردامادی)
سید مهدی طباطبایی، نماینده مجلس هفتم سالها بعد انتخاب فردی غیرروحانی برای ریاست مجلس را «حیله» خواند اما این تبدیل به یک رویه شد. حدادعادل اما یک دوره فرصت بالانشینی داشت و برای اولین بار در تاریخ مجالس پس از انقلاب، از کرسی ریاست پایین آمد و در صندلی نمایندگی نشست.
تا امروز همه رؤسای مجلس نظر به پاستور داشتهاند؛ هاشمی، ناطق نوری، کروبی و حدادعادل پس از تجربه ریاست مجلس، نامزد ریاستجمهوری شدند (و بخت فقط با هاشمی یار بود) و دو دیگر (لاریجانی و قالیباف) قبل از نشستن بر کرسی ریاست مجلس، نامزدی ریاستجمهوری را آزمودند و توفیقی نداشتند؛ گرچه هنوز پرونده نامزدیهای بعدی خود را نبستهاند.
قالیباف حالا در اولین مصاف باید همان راهی را برود که ۲۰ سال قبل رئیس مجلس ششم رفت؛ نجات شأن ریاست از سخنگویی نمایندگان و «مبصری مجلس»؛ گرچه لاریجانی با تکیه بر همان اختیارات، متهم به استبداد شد.