پایگاه خبری / تحلیلی نگام ، اخیرا کلیپی علیه آقای پناهیان منتشر شده و ایشان نیز پاسخی داده و دوباره بر پاسخش سوالاتی طرح شده و علاوه بر آن اتهامی جدید نیز بر ایشان وارد شده است. بعید می دانم به این زودی ها ایشان بتواند مخاطبان عمومی را قانع کند.
محمدرضا یوسفی دانشیار دانشکده اقتصاد دانشگاه مفید در ادامه نوشت :
صرف نظر از اینکه اتهامات درست باشند یا واهی و صرف نظر از اینکه انگیزه اتهامات چیست و بدون هیچ قضاوتی در مورد شخص ایشان و فقط به بهانه این اتفاق در روزهای اخیر, به بررسی این پرسش می پردازم که چرا این اتهامات می تواند موفق باشند و چرا پاسخها چندان اثری نداشته بلکه مانند باتلاقی خواهد بود که متهم را بیشتر در خود فرو می برد.
یکی از مهمترین دلایل آن, عدم شفافیت در قانون و در موارد وجود قانون, عدم پایبندی به آن است. به عنوان مثال, قانون شفافیت منابع مالی کاندیداها وجود دارد و قانون اعلام دارایی مقامات وجود دارد. اما یک قانون نانوشته نیز وجود دارد که موجب می شود که به دو قانون مکتوب مصوب قبل اعتنایی نشود و آب از آب هم تکان نخورد. معنای شفافیت دو قانون فوق یعنی امکان دسترسی همگانی به اطلاعات مالی آنها. امری که در کشورهای توسعه یافته رخ می دهد. امروز هر کسی که تمایل داشته باشد منابع مالی کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری امریکا را بداند, به آن دسترسی دارد.
در بستر غیرشفاف ایران که فساد گسترده نیز مورد اذعان همگان از جمله مقامات است و در ایام انتخابات نیز کاندیداها همدیگر را متهم به فساد و رانتخواری می کنند و بعد هر کدام مسئولیتی مهم در دست می گیرند و کسی نیز نمی پرسد که پس آن اتهامات چه بود؟ این فضا بستری کاملا آماده جهت پذیرش هر اتهام مالی و یا اخلاقی صاحبان قدرت است.
دومین دلیل این است که گروهی خود را متصل به هسته ثابت نظام دانسته و احساس امنیت در خود می کنند. این احساس موجب پدیده خود نظام پنداری می گردد. خود نظام پنداری موجب آسیب های جدی به فرد خواهد شد. در مورد آقای پناهیان, عباسی و امثالهم موجب تولید ادبیات تهاجمی و خارج از موازین اخلاقی شده, این افراد اطمینان دارند از سوی مدعی العموم بازخواست نخواهند شد و کمتر فردی نیز از آنان شکایت خواهد کرد. همین احساس, بستر مناسبی برای رانتخواری و فساد ایجاد می کند که معمولا همراه با توجیه برای کاهش قبح اخلاقی آن خواهد بود. اگر فساد, سوء استفاده از نفوذ و قدرت در جهت منافع شخصی باشد, این بستر به ویژه برای این افراد مهیاست. حالا اگر فردی تاکنون چنین نکرده است باید به وی تبریک گفت.
اما پرسش دیگری نیز اینجا مطرح است که چرا استاندار خوزستان در برابر توهین پناهیان به دستگاه قضا شکایتی نبرد. بخاطر بزرگواریش یا ناامیدی از رسیدگی موثر به این پرونده و یا ترس از عواقب این شکایت. احتمالات دوم و سوم قابل تامل است.
نتیجه سخن اینکه شفافیت یک ضرورت غیرقابل انکار است و نظام باید نسبت به آن اهتمام ورزد. دوم اینکه بستر رانت خیزی و فسادزایی باید بازبینی شده و سپس اصلاح گردد.