✍️حسین ثنایی نژاد
اسرائیل به شدت از نزدیک شدن ایران و آمریکا در گفتگوهای وین عصبانی است. البته با نگاهی گذرا به تاریخ نزدیک به نیم قرن اخیر، می توان فهمید که اسرائیل هرگز نمی خواسته ایران و آمریکا به هم نزدیک شوند. شگفت انگیز این است که مخالفان نزدیکی ایران به آمریکا در داخل کشور، بدون توجه به همسویی موضع خود با اسرائیل، همواره علم مبازره با اسرائیل را هم بر دوش می کشند.
به گمان من ایران از روز اول می توانست موضع حمایت از مردم مظلوم فلسطین را داشته باشد و از آنها حمایت کند بی آنکه اینقدر دشمنی با اسرائیل را فریاد بکشد. کاری که بسیاری از کشورهای مسلمان انجام می دهند. جالب این است که فریادهای آشکار تهدید آمیز ایران علیه اسرائیل، چندان هم معادلات منطقه را به ضرر اسرائیل تغییر نداده است. گاهی حتی اسرائیل از دشمنی آشکار ایران علیه خود، به ویژه در انکار هولوکاست که احمدی نژاد مطرح کرد، سود برده است.
انفجار خرابکارانه دیروز در سایت هسته ای نطنز، آخرین کاریست که رژیم اسرائیل برای به مخاطره افکندن مذاکرات وین انجام داده است. در باره این انفجار نکات زیر قابل طرح می باشد:
۱- بیشتر از هر کسی این اسرائیل است که از زنده شدن برجام ضرر می بیند. بنابراین مخالفان داخلی مذاکرات وین باید جایگاه خود را ببیند در کدام سو ایستاده اند.
۲- همانطور که محسن رضایی اشاره کرده و در ترور فخری زاده هم مشخص شد، سیستم حفاظتی دارای ضعف جدی است که امکان وارد شدن چنین آسیب های پی در پی وجود دارد.
۳- سرمایه گذاری هنگفت ویژه و انحصاری در صنعت هسته ای، به صورت مستقل و جدا از پیشرفت یکپارچه صنعتی و اقتصادی، قرار دادن همه تخم مرغ ها در یک سبد است. بنابراین وقوع یک حادثه(عمدی یا خرابکارانه) می تواند کشور را در شرایطی قرار دهد که به ناگاه دستش خالی شود.
۴- وصل کردن تمام سرنوشت روابط بین المللی کشور به یک نقطه قوت خاص که البته دارای حساسیت بسیار بالا در نظام جهانی است، هم باعث خسارت های نامتناسب می شود و هم می تواند آسیب پذیری ما را در روابط بین المللی مان در حد خطرناکی افزایش دهد.
۵- گستاخی یک قدرت منطقه ای مانند اسرائیل، می تواند با انجام چنین خرابکاری هایی بر معادلات بین الملی روابط ایران تاثیر بگذارد.
۶- با توجه به اینکه اسرائیل تقریبا به صورت نیمه علنی مسئولیت این خرابکاری را پذیرفته است و مقامات ایران هم از قضا آن را تایید می کنند و قول انتقام متقابل می دهند، این کنش و واکنش ها می توانند تنش های امنیتی را در منطقه به شدت افزایش داده و به سمت جنگی ناخواسته پیش ببرند.
بنابراین جمهوری اسلامی باید یک بار دیگر با دقت سیاست هسته ای خود را مرور کند و پس از ارزیابی دقیق سود و زیان آن و محاسبه خسارت هایی که تا کنون از قبل آن متحمل شده و نیز در نظر گرفتن توان حفاظتی و میزان آسیب پذیری و حتی مشکلات امنیتی که خود آن را ناشی از “نفوذ” بیگانه می نامد، سرمایه گذاری بیشتر در این زمینه را مورد تجدید نظر قرار دهد.