✍️سلمان موسوی
تجربه های سیاسی و مدنی جامعه ی ایران از مشروطه تا به امروز با چکش کاری های پر هزینه، نقش و نگارهای متنوعی را به همراه داشته.
انتخابات ۱۴۰۰ با تمام فراز و فرود هایش میتواند آبستن و سرآغاز چهر و نقش پخته تر و زیباتری از جامعه ی ما باشد
مهمترین فاکتور این روزهای جامعه پرسشگری است،و ما شاهد یک رخداد بزرگ در آغازین خوداگاهی جامعه هستیم جامعه ای که می اندیشد و بقول هانا آرنت چیزی که خودکامگان از آن وحشت دارند فکر کردن است .
فرصتی است برای احیا و بازتولید مفاهیم و محتوای دموکراسی خواهی در ایران و نخبگانی که به این سبک و مدل توسعه سیاسی اعتقاد دارند می توانند از فرصت پیش آمده برای عمق بخشیدن به محتوای اخلاق مدنی،مشارکت همگانی،حقوق شهروندی بهره ببرند
- این انتخابات فرصت مناسب برای تفکیک سره از ناسره می باشد در سه دهه فعالیت اصلاحطلبی در ایران میتوان این دوره از انتخابات را دوره ی غربالگری اصلاحگرایانه خواند و پای فرصت طلبانی که گلوی اصلاحات زیر چکمه ی رانت و فسادشان به نفس های آخر افتاده را کوتاه کرد.
از قهر مردم و تحریم انتخابات هراسناک نباشیم بلکه باید به استقبال این آگاهی و خودمختاری جامعه رفت، جامعه ای که خود را از قیومیت ها رها کرده و در گذار از صغارت و رسیدن به بلوغ است
*پاستور نشینی رئیسی ، برای آگاهی وتقابل مردم با حاکمیت اقتدارگرایان ، قطعا موثر تر و کارساز تر خواهد افتاد.
خودکامگانی که در تخریب ها وتضیف ها و ناکارامدی ها سهم بسزایی داشتند ولی هر بار دیگری را عامل قرار داده وکاسه ها رو بر سرش خورد کردند.
اما با ریاست جمهوری رئیسی، اقتدارگرایان باید مسئولیت کارها و دهه ها ناکارمدی خود را بپذیرند. و پاسخگوی مردم و جامعه باشند.
از دستآوردهای مهم دیگر این انتخابات ، تغییر نگرش اصلاحات محتوایی با استمرارطلبان حضور در قدرت است. (تئوری ماندن در قدرتی که محتوای اصلاحگرایانه را ذبح نمود و از ریل خارج کرد)
با توجه به مشارکت همدلانه ی اجتماع مبنی بر عدم حضور در انتخابات که بخش کثیری از مردم را شامل می شود و عبور جامعه از اتمیزه شدن انتخاباتی، امید تجلی روح همگانی در جامعه ی سیاسی ایران قوت گرفته و این وحدت همدلانه میتواند زنگخطری برای احزاب و تشکل های سیاسی گعده ای و محفلی باشد
ودر آخر
ابتذال انتخابات در ایران این آموزش و آگاهی را به همراه داشت وآن اینکه برای تحقق مطالبات ، انتخابات تنها وسیله و راه نیست بلکه جنبش های همدلانه و مشارکت محور در عرصه های عمومی موثر تر خواهد بود