✍️ بیژن اشتری
جان انسانها برای هیچ حاکم انقلابیای ارزش ندارد. آدم ها صرفا ابزاری در دست آنها برای ادامه حکمرانیشان هستند. زجر انسانها برای حاکم انقلابی صرفا بخشی اجتناب ناپذیر از مبارزه آنها برای حفظ قدرتشان است. برای نمونه به این دیالوگ کوتاه بین تروتسکی، فرمانده ارتش سرخ شوروی و وزیر امور خارجه شوروی، با یک استاد دانشگاه در سال هزار و نهصد و نوزده توجه کنید تا عمق بیرحمی موجود در طرز نگاه حاکمان انقلابی به زجرهای بشری را دریابید. در این زمان، وقوع انقلاب اکتبر موجب انهدام اقتصاد کشور، تعطیلی هشتاد درصد کارخانهها، کاهش درآمد سرانه به میزان شصت درصد و یک تورم هزار و سیصد درصدی در روسیه شده بود. به قول ایزاک دویچر، مردم فقط با “صد گرم نان کوپنی و چند سیب زمینی یخ زده در روز” زندگی میکردند.
پرفسور کوزنتسف: “آقای تروتسکی مسکو به دلیل گرسنگی رو به مرگ است. آیا نمیخواهید در این مورد کاری بکنید؟” تروتسکی: “نه، این گرسنگی نیست جناب پرفسور. موقعی که تیتوس، امپراتور روم، اورشلیم را محاصره کرد، زنان یهودی از فرط گرسنگی شروع کردند به خوردن کودکانشان. تنها هنگامی که من مادران شما را مجبور کردم که بچههایشان را بخورند آن وقت تو حق داری پیش من بیایی و بگویی ما گرسنهایم.”
هربار که سخنان مسئولین نظام جمهوری اسلامی را درباره “مقاومت باشکوه مردم در برابر فشارهای اقتصادی” میشنوم همیشه به یاد این دیالوگ کوزنتسف و تروتسکی میافتم.