شهره عاصمی
امروز خبر خودکشی یک جوان من را بشدت آزرده کرد.
آمار خودکشی در کشور بشدت بالا می رود.
از خودم می پرسم این چه راه حلی است
که بعضی از هموطنان خارج از کشور از آن حمایت می کنند.
تحریم های کمر شکن را می گویم.
این ملت ما چقدر باید بکشد؟
هم از نظام و هم از تحریم ها؟
آن گروه تندرویی که کشور را اداره می کند
گرسنگی و خودکشی و فقر مردم برایش اهمیتی ندارد.
به این هموطنان می گویم
اگر فکر می کنند که مردم گرسنه و ناامید
در مرز خودکشی
که هیچ امیدی به آینده ندارند،
تظاهرات گسترده راه می اندازند
اشتباه می کنید.
تظاهرات گسترده امید می خواهد.
راه حل این نبود که شما برایش هورا کشیدید.
راه حل قوی کردن جامعه مدنی در ایران است
که بتواند مقاومت کند.
مثل همین زندانی های شریفی که در مقابل ظلم نظام مقاومت می کنند.
من فکر نمی کنم از این تحریم های کشنده چیزی عاید مردم شود.
مگر اینکه رهبر سر عقل بیاید
و تغییرات اساسی در روشش اتخاذ کند،
که امیدی ندارم.
رهبر و یارانش با توهم دشمن زنده هستند.
آشتی با جهان برای آنها کابوسی بیش نیست.
ای کاش در کشور ما ماندلایی، گاندیی و یا واتسلاو هاولی قد علم کند.
نگام ؛ ناگفته های ایران ما