پایگاه خبری / تحلیلی نگام ، محمدرضا شجریان عصر دیروز در بیمارستان جم تهران درگذشت. این استاد موسیقی در ۱۴ مهر با کاهش فشار خون و عفونت شدید در ناحیه بدن و کیسه صفرا به بیمارستان منتقل و پساز بستری شدن در بخش ICU به کما رفته بود. گفته می شود بر اساس تصمیم خانواده شجریان پیکر آن مرحوم برای تدفین به مشهد مقدس منتقل خواهد شد.
محمدرضا شجریان درگذشت / مرگ چنین خواجه نه کاریست خُرد
استاد محمدرضا شجریان امروز پنجشنبه روی در نقاب خاک کشید. مرگ او، چونان که مولانا در سوگ سنایی گفت، رخدادی کوچک و خُرد نیست؛ چه شجریان در سکوت و خاموشی زمانه، غریو و امید سر میداد تا شاید به خفتگانِ خفته و خستهروان شوقی بخشد تا لحظهای دل از دروغ و فریب و سیاهیِ زمانه برهانند …
گفت کسی خواجه سنایی بمرد
مرگِ چنین خواجه نه کاریست خُرد
کاه نبود او که به بادی پرید
آب نبود او که به سرما فسرد
شانه نبود او که به مویی شکست
دانه نبود او که زمینش فشرد
گنجِ زَری بود در این خاکدان
کو دو جهان را به جُوی میشمرد
قالبِ خاکی سوی خاکی فکند
جان خرد سوی سماوات برد
جان دوم را که ندانند خلق
مغلطه گوییم به جانان سپرد (مولانا)
استاد محمدرضا شجریان امروز پنجشنبه روی در نقاب خاک کشید. مرگ او، چونان که مولانا در سوگ سنایی گفت، رخدادی کوچک و خُرد نیست؛ چه شجریان در سکوت و خاموشی زمانه، غریو و امید سر میداد تا شاید به خفتگانِ خفته و خستهروان شوقی بخشد تا لحظهای دل از دروغ و فریب و سیاهیِ زمانه برهانند، ذرهای از آفتابِ عشقِ بیداری را حس کنند و در تصویرِ اندیشههای آزادیخواهانه و انسانی رندانِ پارسیگو و شعرهای آنان تأمل و درنگی داشته باشند. او بود که میکوشید تا در تیرگیِ جانها و ویرانکدهی خاموش که کسی به چهرهاش شوقی نمیآید، شوری برافروزد و خفتگانِ سردچالِ زمانه را از خوف و خیال برهاند و در رگ و پی مردمان رنجور، ستمدیده و فریبخورده جنبیدنی دراندازد و در فوارهی سیاهیها و ستمهای آشکار اشک شوقی به چشمان پرخون و آکنده از خشمشان دراندازد و همهی اینها را نیز در پردهی کنایهی آواز و گوشهی تصنیف بخواند: در غم و خفقان کاویدن بس است! جنبشی در جانِ جهان برانگیزید!
او در آوازش اشعار را در عین جستن و اختیار برمیگزید، با قریحهی فطری و ذوق عیان و خلاق آواز سر میداد؛ اشعاری از حافظ، مولانا، سعدی و اخوان ثالث، شاعرانی که در فضای اجتماعی خویش به کنج پریشان و درون خویش درنگریسته و به نیرنگِ موهومبافانِ متحجر و فریبِ سفلهکیشان و ظالمانِ زمانه گریستهاند، تا جامعه به خشم آید و زنجیر بندگی و بردگی فضای خفقانزدهی خویش را بگسلاند و بپوساند، و وقاحت و خفتِ اهریمنان سفلهزادِ خشونتپیشه را رسوا کند و غلغلهی عشق و آزادی و انسانیت و ایرانیت را دگرباره در باورها زنده بدارد.
ایرانیان امروز بانگ شجریان را بیشتر در این تصنیف میشناسند:
مرغ سحر ناله سر کن
داغ مرا تازهتر کن
بلبل پَربسته ز کنج قفس در آ
نغمهی آزادی نوع بشر سرا …
کنون «خسروِ آواز ایران» از این جهان رخت بربسته و همهی این شور و شعور را با خویشتن برده است. تسلیت به هنر، تسلیت به ایران و تسلیت به ایرانیان آزاده.
نگاهی به یک زندگی
به گزارش «مردمسالاری آنلاین»، محمدرضا شجریان در مشهد، در همسایگی آرامگاه نادرشاه، دیده به جهان گشود. میان پنج برادر و یک خواهر او تنها کسی بود که به موسیقی دلبستگی نشان داد؛ چراکه پدرش اصلا با موسیقی موافق نبود. او معلم قرآن بود و محمدرضا را از بچگی به جلسات قرآن میبرد و در همین جلسات، قرآن خواندن را به او یاد داد. او آواز میدانست ولی دلش نمیخواست که پسرش آواز بخواند؛ چراکه آرزو داشت محمدرضا نیز بسان خودش قرآنخوان شود. اما محمدرضا از دوران دبیرستان، دور از چشم پدر، آواز را آغاز کرد.
شجریان خود دربارهی سختگیریها پدر و آموختن پنهانی موسیقی در گفتوگویی گفته است: «در دوازده یا سیزده سالگی، استادی داشتم که دوست پدر بود، ایشان آوازها را میدانست، گاهی اوقات یک چیزی از ایشان میپرسیدم. بعضی شعرهای عرفانی را هم میخواندم، ولی در دوران دبیرستان معلمی داشتم به نام آقای جوان. دیگر چهارده پانزده سالم شده بود. ایشان میآمدند موسیقی درس میدادند، مخصوصا آن موقع که دانشسرا میرفتیم. فارغ از مدرسه نیز پیش ایشان میرفتم. گاهی اوقات تصانیفی را کار میکردیم و ردیفهایی را از ایشان میپرسیدم. با یکی از دوستان دائم میرفتیم خدمت ایشان. دور از چشم پدر میرفتیم و چیزهایی را از ایشان یاد میگرفتیم» (هزار گلخانهی آواز، ص ۵۱).
دیری نگذشت که شجریان رخت آموزگاری به تن کرد. دوری از پدر به او این فرصت را داد که برای نخستین بار با ساز و آن هم ساز سنتور، که از آنِ یکی از دوستانش بود، آشنا شود. آموزگاری در روستا همچنین این فرصت را به او ارزانی داشت که در تنهایی شبها تا دیروقت تمرین کند و ساز بزند. زمانی هم که او به شهر میآمد ساز را پنهانی به خانه میآورد و حولهای نیز روی آن میانداخت تا صدا نکند و پدر بو نبرد و ناراحت نشود.
چنین او سنتور را نزد خود فراگرفت و سپس پیشِ یکی از دوستانش، جلال اخباری، نُت را یاد گرفت. پس از آن به تهران آمد و نزد استاد پایور هم نُت کار کرد؛ ولی دیگر سنتور نزد، جز برای خودش. با همهی این، استاد شجریان نزدیک به ۳۰ سنتور با دستهای خود ساخت؛ چراکه نسبت به ساختمان سنتور ایدههایی داشت و بر آن بود آنها را به صورت کتابی منتشر کند: این که صدای سنتور چگونه است، پلگذاری سنتور چگونه باید باشد و … .
استاد شجریان سال ۱۳۴۵ به تهران آمد و در «رادیو ایران» آزمون داد. خواندن او به دل استاد زندهیاد پیرنیا که بنیادگذار و مدیر برنامهی «گلها» بود نشست . پیرنیا از شجریان خواست در مایهی افشار چیزی بخواند. شجریان هم خواند و پیرنیا آن را با نام «برگ سبز ۲۱۶» در آذرماه ۱۳۴۵ از رادیو پخش کرد، ولی نه با نام شجریان، چون شجریان که نگران پدر بود نام هنری «سیاوش بیدگانی» را برای خود برگزیده بود. شجریان دربارهی این روزها گفته است: «دوستانم تشویقم میکردند، منتها نمیخواستم پدر بفهمد، اصلا مشهدیها نمیخواستم بفهمند، چون که میرفتند به پدرم میگفتند پسرت رفته در رادیو خوانده و … همان موقع هم که این نوار پخش شد، حدود دو روز بعد، من به تهران (برای تدریس) منتقل شدم» (همان، ص ۵۹).
در این سالها شجریان کوشید از هر که چیزی میداند بیاموزد. او دربارهی آموزگاران موسیقیاش گفته است: «هر جا که میدیدم یک نفر بلد است میرفتم و از او میپرسیدم. میرفتم گوش میدادم ببینم چه میگوید، حرفهایش را گوش میدادم. هر معلمی که تدریس میکرد، میرفتم پیشش. دیگر، بعد که به تهران آمدم، همان موقع که خدمت آقای عبادی بودم، خدمت آقای مهرتاش هم میرفتم، و بعد از سال ۵۰ پیش آقای دوامی رفتم و بعد با برومند آشنا شدم و پیش او رفتم. هر کدام که من را قبول میکردند، میرفتم خدمتشان» (همان، ۶۰).
سرانجام پدر فهمید سیاوشی که میخواند پسر او محمدرضا شجریان است. شجریان این لحظهی زندگیاش را چنین تعریف کرده است: «موقعی که من به تهران آمدم، پدر فهمید که من برای آواز دارم به تهران میآیم، ولی هنوز هم پدر نمیدانست که من در رادیو میخوانم. آن روز پدرم خیلی گریه کرد! من خیلی غصه خوردم، وقتی پدرم گریه میکرد … مادر میگفت: «مینشیند پای تلویزیون، همینطور به تو نگاه میکند، موقعی که تو میخوانی گوش میدهد. تا ساز شروع میشود درِ گوشهایش را میگیرد!» بعد از انقلاب که دیگر فتوا داده شده بود موسیقی حرام نیست و میشود شنید ایشان گوش میکرد» (همان، ۶۰ و ۶۱).
استاد شجریان شاگردانی فراوان را از سال ۱۳۵۴ تربیت کرد.
در زمان انقلاب با اعضای کانونِ چاووش که فعالیت انقلابی داشتند همکاری کرد و یکی از سرودهای شناخته شده، «چاووش ۶»، که با نام «سپیده» (ایران ای سرای امید) شناخته میشود را اجرا کرد.
در دههی ۶۰ همکاری گستردهای را با پرویز مشکاتیان آغاز کرد که دستاوردش آلبومهایی چون بیداد، آستان جانان، سرّ عشق (ماهور)، نوا، دستان، گنبد مینا، دود عود، جان عشاق و قاصدک بود. در این دهه کنسرتهایی بسیار نیز در بیرون از ایران بر پا داشت. آلبوم بیداد او که اعتراضی به شرایط زمانه تلقی شد با استقبال همگانی در این دهه مواجه شد.
در دههی ۷۰ نیز آلبومهایی همچون پیام نسیم، دل مجنون، سرو چمان را منتشر کرد که حاصل کنسرتهایی بود که در تور اروپا و امریکا با همکاری داریوش پیرنیاکان، مرتضی اعیان و جمشید عندلیبی برپا داشته بود.
آلبوم معروف «شب، سکوت، کویر» را در سال ۱۳۷۷ با آهنگسازی کیهان کلهر منتشر کرد که بر پایهی موسیقی مقامی خراسان بود و در آن از برخی سازهای بومی آن استان نیز بهره گرفته شده بود.
در سال ۱۳۷۸ از سازمان یونسکو جایزهی پیکاسو را دریافت داشت و پس از آن نیز چند آلبوم دیگر همچون «بوی باران» را منتشر کرد. در اواخر دههی ۷۰ آلبوم «زمستان» که حاصل همکاری او با حسین علیزاده، کیهان کلهر و پسرش همایون بود منتشر شد که بر پایهی شعر زمستان اثر مهدی اخوان ثالث اجرا شده است.
در آغاز دههی ۸۰، آلبومهای بی تو بهسر نمیشود و فریاد را منتشر کرد که نامزد جایزهی گرمی شدند. او با همکاری حسین علیزاده، کیهان کلهر و همایون شجریان برای یاری به زلزلهزدگان بم کنسرتی در تهران بر پا داشت و درآمد حاصل از آن را به پروژهی باغ هنر بم اختصاص داد.
در ۱۳۸۷ گروه شهناز را به افتخار نوازندهی نامی تار، جلیل شهناز، بنیاد نهاد که از اعضایش میتوان به دخترش، مژگان، و مجید درخشانی، نوازندهی سهتار و تار، اشاره کرد. این گروه از سازهای ابداعی خود شجریان بهره میبردند.
شاید یکی از پرسروصداترین بخشهای زندگی شجریان به روزهای دهمین انتخابات ریاستجمهوری در سال ۱۳۸۸ برگردد که در نامهای به رئیس وقت صداوسیما، عزتالله ضرغامی، از آن رسانه خواست که دیگر آثار او را پخش نکند.
آلبومهای بیتو بهسر نمیشود، فریاد، همنوا با بم، جام تهی، ساز خاموش، سرود مهر، غوغای عشقبازان، کنسرت محمدرضا شجریان و گروه آوا، آه باران و رندان مست در این دهه منتشر شدند و تورهایی بسیار نیز استاد در اروپا و امریکا بر پا داشت.
در نخستین سالهای دههی ۹۰، آلبومهای مرغ خوشخوان و رنگهای تعالی (در همکاری با تهمورس و سهراب پورناظری) و نیز دو آلبوم تصویری کنسرت محمدرضا شجریان و گروه شهناز در دبی و کنسرت محمدرضا شجریان و گروه شهناز در تهران که مربوط به همکاری او با گروه شهناز بود منتشر شدند.
در سال ۱۳۹۴ هم بود که اعلام شد برگزاری کنسرتهای شجریان در ایران ممنوع است و این ممنوعیت تا به امروز که او بر اثر سرطان این جهان خاکی را بدرود گفت ادامه داشت.
استاد محمدرضا شجریان درگذشت
استاد محمد رضا شجریان پس از تحمل دوره طولانی بیماری عصر دیروز پنجشنبه در بیمارستان جم تهران درگذشت.
استاد محمد رضا شجریان آخرین بار در ۱۴ مهر ۹۹ به علت شرایط نامناسب جسمی بار دیگر در بخش آی سی یو بیمارستان جم بستری شده بود.
خسروی آواز ایران در ۱۴ مهر با شرایط عمومی قلبی و ریوی و تنفسی ناپایدار و افت سطح هوشیاری، افت فشار خون و پلاکت در بخش مراقبتهای ویژه بستری شده بود.
استاد شجریان همچنین از ۲۵ مرداد سال جاری به مدت ۱۰ روز به دلیل افت سطح هوشیاری و شوک سپتیک در بخش مراقبتهای ویژه این بیمارستان بستری بود.
وی بهمن سال گذشته نیز به علت بروز مجدد اختلالات ریوی ناشی از بیماری قلبی در بیمارستان جم بستری شد و بامداد روز جمعه دوم اسفند ۹۸ همایون شجریان فرزند وی با انتشار تصویری از نمایشگر علایم حیاتی پدر از دوستداران وی رفع نگرانی کرد.
خسرو آواز ایران، پنجم فروردین سال جاری با حال عمومی مناسب از بیمارستان ترخیص شد و بر اساس اعلام هیات مدیره بیمارستان جم اقدامات درمانی وی زیر نظر پزشکان معالج در خارج از بیمارستان انجام گرفت.
استاد شجریان برجستهترین هنرمند عرصه آواز و موسیقی سنتی کشور است و از وی با عنوان «خسرو آواز ایران» یاد میشود.
وی نوروز ۹۵ با انتشار ویدئویی ضمن تبریک سال نو، از ابتلای خود به بیماری سرطان خبر داد و پس از آن تاکنون تحت نظر پزشکان به مداوا مشغول است.
وصیت استاد شجریان؛ آرمیدن در جوار آرامگاه فردوسی
استاد آواز ایران وصیت کرده که پیکرش پس از مرگ، در جوار آرامگاه فردوسی در طوس به خاک بسپارند.
استاد محمدرضا شجریان در وصیت نامه اش آورده است که پس از رفتن از این دنیای فانی، پیکرش را در طوس و در جوار آرامگاه فردوسی به خاک بسپارند.
خانه موسیقی به نقل از همایون شجریان: بنا به وصیت استاد پیکر ایشان روز جمعه ۱۸ مهر در کنار مقبره فردوسی به خاک سپرده میشود / برای جلوگیری از ازدحام و خطر شیوع ویروس کرونا جزئیات بیشتری نمی توان گفت
خانه موسیقی برخی جزییات از مراسم تشییع پیکر استاد محمدرضا شجریان را اعلام کرد. در متن این اطلاعیه که از ذکر ساعت برگزاری مراسم و اقامه نماز خودداری شده، آمده است:«ضمن عرض تسلیت مجدد برای درگذشت هنرمند فرهیخته و استاد آواز ایران محمدرضا شجریان به نقل از فرزند ایشان همایون شجریان به اطلاع علاقمندان و دوستداران استاد میرساند: بنا به وصیت استاد پیکر ایشان روز جمعه ـ ۱۸ مهرماه ۹۹ ـ پس از اقامه نماز در بهشت زهرا(س) به مشهد مقدس و سپس شهر توس منتقل میشود و پس از مراسم تشییع، در کنار مقبره فردوسی بزرگ به خاک سپرده میشود.» خانه موسیقی همچنین علت ذکر نکردن جزییات بیشتر در این زمینه را «جلوگیری از ازدحام و خطر شیوع ویروس کرونا» عنوان کرده است.
خانه موسیقی برخی جزییات از مراسم تشییع پیکر استاد محمدرضا شجریان را اعلام کرد.
در متن این اطلاعیه که از ذکر ساعت برگزاری مراسم و اقامه نماز خودداری شده، آمده است:
«ضمن عرض تسلیت مجدد برای درگذشت هنرمند فرهیخته و استاد آواز ایران محمدرضا شجریان به نقل از فرزند ایشان همایون شجریان به اطلاع علاقمندان و دوستداران استاد میرساند: بنا به وصیت استاد پیکر ایشان روز جمعه ـ ۱۸ مهرماه ۹۹ ـ پس از اقامه نماز در بهشت زهرا(س) به مشهد مقدس و سپس شهر توس منتقل میشود و پس از مراسم تشییع، در کنار مقبره فردوسی بزرگ به خاک سپرده میشود.»
خانه موسیقی همچنین علت ذکر نکردن جزییات بیشتر در این زمینه را «جلوگیری از ازدحام و خطر شیوع ویروس کرونا» عنوان کرده است.
محمدرضا شجریان پنجشنبه، ۱۷ مهر ماه پس از یک دوره طولانی مبارزه با بیماری، در سن ۸۰ سالگی دار فانی را وداع گفت.
جزئیاتی از تشییع پیکر استاد شجریان در تهران / همایون شجریان خطاب به تشییع کنندگان: من شما، من هم رفتن پدرم را باور ندارم / ایستادن در کنار تابوت وی مانند ایستادن در بارگاه مولاناست
همایون شجریان خطاب به مردمی که برای تشییع پیکر پدرش در بهشت زهرا گرد آمده بودند، گفت: من مانند بسیاری از شما رفتن پدر را باور ندارم و ایستادن در کنار تابوت وی مانند ایستادن در بارگاه مولاناست.
همایون شجریان خطاب به مردمی که برای تشییع پیکر پدرش در بهشت زهرا گرد آمده بودند، گفت: من مانند بسیاری از شما رفتن پدر را باور ندارم و ایستادن در کنار تابوت وی مانند ایستادن در بارگاه مولاناست.
فرزند استاد محمدرضا شجریان خسرو آواز ایران صبح روز جمعه در بهشت زهرای تهران با عرض تسلیت به ملت ایران و تمام ایرانیان در سراسر جهان به دلیل مرگ پدرش اظهار داشت: انسان های بزرگ مانند ایشان در طول تاریخ به کره خاکی آمدند و با خود پیام هایی آورده و دوباره می روند.
پیرنیاکان: آنها که میخواستند شجریان را حذف کنند، به راه باطل رفتند
داریوش پیرنیاکان از استاد موسیقی ایران نیز در این مراسم گفت: همیشه آرزویم این بوده که وقتی می میرم شجریان بر من نماز بخواند اما اینگونه نشد.
وی شجریان را بخشی از تاریخ ایران دانست و اظهار داشت: آنها که می خواستند شجریان را حذف کنند به راه باطل رفتند.
داود گنجه ای: عزت دست خداست نه دست وزیر ارشاد و رییس جمهور
استاد داود گنجه ای از دیگر اساتید موسیقی کشورمان نیز در این مراسم اظهار داشت: امروز خوشحالم که در چهلمین روز شهادت بزرگمرد تاریخ امام حسین (ع) شجریان دار فانی را وداع گفت اما شجریان را هرکسی بر اساس سلیقه خود تفسیر می کند و امیدوارم با رفتن شجریان عدالت دوباره نهادینه شود.
وی خطاب به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اظهار داشت: باید به موسیقی ایران احترام گذاشت. عزت دست خداست و دست وزیر ارشاد و رییس جمهور نیست زیرا ما درس عشق خوانده ایم.
وی گفت: خانه موسیقی خانه عشق است و هیچ کس چشم دیدن پیشرفت این خانه را ندارد هر کس که دلش با خدا باشد از هیچ کس نمی ترسد .
گنجه ای تصریح کرد: شجریان فردی سیاسی بود و در اواخر عمر در عین سیاست همه را به وحدت دعوت می کرد.
در ابتدای این مراسم حسین علیزاده استاد موسیقی ایران نیز در سخنان کوتاهی از خصایص استاد موسیقی ایران برشمرد و نبود وی را نقصانی برای جامعه موسیقی دانست.
آیین تشییع مرحوم شجریان موسیقیدان و خواننده صاحب سبک و صاحب نام ایرانی از دقایق اولیه صبح امروز جمعه در بهشت زهرای تهران با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، اهالی فرهنگ و هنر و جمعی از موسیقیدانان برگزار شد و پیکر وی پس از اقامه نماز میت برای آیین تدفین به مشهد مقدس منتقل شد.
بسیاری از مردم به صورت خودجوش از دقایق اولیه صبح و حوالی ساعت پنج صبح برای شرکت در مراسم تغسیل و اقامه نماز میت بر پیکر مرحوم شجریان خود را به بهشت زهرای تهران رسانده بودند اما به دلیل شیوع ویروس کرونا و جلوگیری از انتشار این ویروس، آیین اقامه نماز میت به صورت محدود با حضور مسئولان فرهنگ و هنر، اهالی موسیقی ایران و خانواده وی در مصلای اصلی بهشت زهرا به امامت حجت الاسلام سیدمحمود دعایی مدیرمسوول روزنامه اطلاعات برگزار شد.
پس از آن اهالی موسیقی ایران با دوست و همراه دیرینه خود وداع کردند و پیکر مرحوم شجریان برای انتقال به مشهد عازم فرودگاه مهرآباد شد.
اقامه نماز توسط سیدمحمود دعایی بر پیکر استاد آواز ایران
ساعاتی پیش نماز بر پیکر مرحوم محمدرضا شجریان توسط سید محمود دعایی در بهشت زهرا اقامه شد.
نماز بر پیکر خسرو آواز ایران اقامه شد
نماز بر پیکر استاد محمدرضا شجریان به امامت سید محمود دعایی و با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اقامه شد.
همایون شجریان، فرزند خسرو آواز ایران نیز از حاضران در این آیین قدردانی کرد.
در مراسم تشییع استاد شجریان چه گذشت؟
همایون شجریان خطاب به مردمی که برای تشییع پیکر پدرش در بهشت زهرا گرد آمده بودند، گفت: من مانند بسیاری از شما رفتن پدر را باور ندارم و ایستادن در کنار تابوت وی مانند ایستادن در بارگاه مولاناست.
فرزند استاد محمدرضا شجریان خسرو آواز ایران صبح روز جمعه در بهشت زهرای تهران با عرض تسلیت به ملت ایران و تمام ایرانیان در سراسر جهان به دلیل مرگ پدرش گفت: انسان های بزرگ مانند ایشان در طول تاریخ به کره خاکی آمدند و با خود پیام هایی آورده و دوباره می روند.
داریوش پیرنیاکان از استاد موسیقی ایران نیز در این مراسم گفت: همیشه آرزویم این بوده که وقتی می میرم شجریان بر من نماز بخواند اما اینگونه نشد. وی شجریان را بخشی از تاریخ ایران دانست و افزود: آنها که می خواستند شجریان را حذف کنند به راه باطل رفتند.
استاد داود گنجه ای از دیگر اساتید موسیقی کشورمان نیز در این مراسم گفت: امروز خوشحالم که در چهلمین روز شهادت بزرگمرد تاریخ امام حسین (ع) شجریان دار فانی را وداع گفت اما شجریان را هرکسی بر اساس سلیقه خود تفسیر می کند و امیدوارم با رفتن شجریان عدالت دوباره نهادینه شود.
وی خطاب به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اظهار داشت: باید به موسیقی ایران احترام گذاشت. عزت دست خداست و دست وزیر ارشاد و رییس جمهور نیست زیرا ما درس عشق خوانده ایم.
وی گفت: خانه موسیقی خانه عشق است و هیچ کس چشم دیدن پیشرفت این خانه را ندارد هر کس که دلش با خدا باشد از هیچ کس نمی ترسد . شجریان فردی سیاسی بود و در اواخر عمر در عین سیاست همه را به وحدت دعوت می کرد.
در ابتدای این مراسم حسین علیزاده استاد موسیقی ایران نیز در سخنان کوتاهی از خصایص استاد موسیقی ایران برشمرد و نبود وی را نقصانی برای جامعه موسیقی دانست.
آیین تشییع مرحوم شجریان موسیقیدان و خواننده صاحب سبک و صاحب نام ایرانی از دقایق اولیه صبح امروز جمعه در بهشت زهرای تهران با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، اهالی فرهنگ و هنر و جمعی از موسیقیدانان برگزار شد و پیکر وی پس از اقامه نماز میت برای آیین تدفین به مشهد مقدس منتقل شد.
بسیاری از مردم به صورت خودجوش از دقایق اولیه صبح و حوالی ساعت پنج صبح برای شرکت در مراسم تغسیل و اقامه نماز میت بر پیکر مرحوم شجریان خود را به بهشت زهرای تهران رسانده بودند اما به دلیل شیوع ویروس کرونا و جلوگیری از انتشار این ویروس، آیین اقامه نماز میت به صورت محدود با حضور مسئولان فرهنگ و هنر، اهالی موسیقی ایران و خانواده وی در مصلای اصلی بهشت زهرا به امامت حجت الاسلام سیدمحمود دعایی مدیرمسوول روزنامه اطلاعات برگزار شد.
پس از آن اهالی موسیقی ایران با دوست و همراه دیرینه خود وداع کردند و پیکر مرحوم شجریان برای انتقال به مشهد عازم فرودگاه مهرآباد شد. قرار است پیکر محروم شجریان با تصمیم خانواده وی در جوار مهدی اخوان ثالث از شاعران معاصر ایران و فردوسیه طوس به خاک سپرده شود.
استاد شجریان اینجا به خاک سپرده میشود
استاد آواز ایران وصیت کرده که پیکرش پس از مرگ، به شهر طوس منتقل و در جوار آرامگاه فردوسی دفن شود.