علیرضا صادقی
۱ ) واقعه فیضیه که در آن به شکل کاملاً عجیبی دوم شخص مملکت (روحانی) تهدید به سرنوشت دوم شخص انقلاب (هاشمی) شد از آن دست اتفاقاتی است که دهه هاست به شکل کاملاً سیستماتیک توسط دست های پشت پرده و نه حتّی دولت پنهان، برنامه ریزی، عملیاتی و به محض واکنش نظام و افکار عمومی غالباً به افراد “خودسر” نسبت داده شده، بخاطر شوری بیش از حدّ آش هیچ کس حتّی سرآشپز!! هم مسئولیّت پُخت آن را بعهده نمی گیرد.
۲ ) تقریباً از زمان دولت سید محمد خاتمی و پرده برداری از قتلهای زنجیره ای، برای نخبگان، این نکته مُسجّل شد که: “خودسر” کیست؟
– بر طبق واقعه هایی که طی این سالها از قبیل؛ کارناوال عاشورا، قتلهای زنجیره ای، ترور حجاریان، حمله به کوی دانشگاه – بیوت مراجع – سفارتخانه ها – شخصیت ها، پخش اعترافات شاخ های اینیستاگرامی و… در این بلاد رخ داده است، “خودسر” را باید ؛فرد یا افرادی بدانیم که بنا به دستور تشکیلاتی یا وظیفه ای شرعی دست به اعمالی در سطوح مختلف جامعه و حكومت می زند که قاعدتاً بطور رسمی و قانونی آن رفتار را نمیتوان انجام داد؛
۳ ) با مروری بر سیاهه اعمال “خودسر” ها این سؤال بزرگ و سخت خودنمایی می کند که اگر “خودسری” جریانی است که قاعدتاً می بایست پوشیده باشد پس چرا “خودزنی”؟
به چه علّت اتفاقاتی که منشأ آن “خودسر” ها اعلام می شوند اينگونه فاش، رو و بر پرده اند؟
جواب بر خلاف سؤال امّا خیلی ساده است:
“خودسری” و “خودزنی” بخشی از پروژه “ارعاب” و ترساندن سوژه یا سوژه های هدف است که توسط بخش تشکیلاتی تندروها برای اهداف مشخص و برنامه های جهت دار طراحی و عملیاتی می شود.
۴ ) “خودسر” ها نشان داده اند که از عقبه منسجم و تشکیلاتی و نیز اندیشه ای هرچند واپسگرایانه امّا راهبردی برخوردارند و در لایه های پر قدرت حاکمیت دارای آنچنان پشتیبانی حقوقی و سیاسی اند که هیچ کدام از پرونده های قضایی آنها یا به سرانجام مشخصی نرسیده و یا دارای نتایج قضایی گاهاً مضحک بوده است.
۵ ) آنچه البته قصّه پُر غصّه “خودسری” در این مملکت است هزینه گزاف و غیر قابل جبران اعمالی است که آمران و گردانندگان این حرکات از جیب مردم از همه جا بی خبر پرداخت می کنند.
(مگر بابت حمله به سفارت عربستان سعودی، نظام و انقلاب در سطح منطقه و بین المللی کم به چالش کشیده شد و کم هزینه داد و هنوز می دهد؟)
و حرف آخر..
شاید “خودسری” و “خودزنی” در کوتاه مدت برای آمران و برنامه ریزان آن دستاورد “ارعاب” و “پا پس کشیدن” داشته ولی واقعیت جز آنچه “طوفان در لیوان” می نامند نیست.
“فتأمل”
نگام ؛ ناگفته های ایران ما