نگام ، اجتماعی _ طی سالهای اخیر کارگران بسیاری در پی تعطیلی کارخانه ها و وخامت وضعیت اقتصادی در ایران کار خود را از دست داده و شرایط سختی را پشت سر گذاشته اند که در اعتراض به آن تجمعات متعددی شکل گرفته و در نهایت به بازداشت و زندانی شدن کارگران انجامیده است. به عنوان نمونه اخیرا کارگران گروه ملی فولاد اهواز به دلیل نبود مواد اولیه و معوقات مالی سه ماه خود در مقابل دادستانی این شهر تجمع کردند که دهها نفر از آنها بازداشت شدند.
سارا آکالین _ روز هفده مارس 2018 در جریان اعتراضهای کارگران در یکی از خیابانهای کیانپارس شهر اهواز، یکی از کارگران معترض توسط یک خودرو زیر گرفته و مصدوم شد. رفتار خشونت آمیزی که ابعاد گسترده ای در رسانه ها یافت. در این رابطه فرشاد اسماعیلی، پژوهشگر کارگری در تحلیلی به خشونت های اعمال شده علیه کارگران پرداخته است.
او گفت: بیشتر خشونتهایی که منجر به زد و خورد یا احتمالا خودکشی و خودسوزی در بین کارگران میشود، ناشی از نهادینه شدن خشونت ساختاری و خشونت فرهنگی علیه کارگران است.
اسماعیلی تصریح کرد: خشونت فرهنگی توجیهکنندهی سیاستهای اقتصادی غیرحمایتی است، از دل خشونتهای ساختاری و فرهنگی علیه کارگران، در زمانی که راههای احقاق حق جمعی و جبران خسارات فردی ممتنع میشود، خشونت فیزیکی به وجود میآید. بهعنوان مثال اقدام به خودکشی یا خودسوزی در میان کارگران مناطق مختلف را میتوان نمونههای عینی برای آن دانست.
او افزود: وقتی راهکارهای جمعی از طریق تشکل و اتحادیه با شکست مواجه شده و فضا امنیتی میشود، راهکارهای فردی مانند دریافت وام، اضافهکاری و شغل دوم دیگر جوابگو نیست.
اسماعیلی با تاکید بر این مطلب که “روند واگذاریها در کشور با مشکلاتی مواجه بوده که نمونههای آن را میتوان در هپکو و آذرآب در اراک دید”، درخصوص معضلات خصوصیسازی گفت: در روند خصوصیسازی سنجش توان کارآفرینی و حفظ نیروی انسانی درنظر گرفته نشد. علاوه بر این بر شفافیت قیمتگذاریها هم نظارتی وجود نداشت. طرح جامعی در واگذاریها و یک متولی واحد وجود نداشت تا واگذاریها زیر نظر یک سازمان واحد مقرراتگذار و مجری انجام شود. ضمن اینکه خود فرایند هم مدیریتی برآن وجود نداشت.
این پژوهشگر ایرانی با اشاره به آمار تولید و فروش هپکو در سال ۸۶ (یک سال بعد از خصوصیسازی) گفت: در سال ۸۶ این شرکت ۲۲۷۹ دستگاه تولیدی داشته است که از این میان ۲۰۰۹ دستگاه به فروش رسید. از سال ۸۶ تا اوایل سال ۹۰ فروش این شرکت تقریبا به صفر میرسد و یک سوم نیروی انسانی خود را از دست میدهد. این نشان میدهد که پروسهی دهسالهی خصوصیسازی در حفظ سرمایه مادی و انسانی شکست خورده است. در خصوصیسازی حفظ نیروی انسانی و افزایش توان تولید باید درنظر گرفته شود، خصوصیسازی الزاما به معنای تعدیل نیروی کار نیست اما نتیجهاش در اراک و شهرهای دیگر همین شده است.
اسماعیلی با اشاره بر برگزاری سمینار ایران -ژاپن در سال ۶۹ گفت: این سمینار جهت استفاده از تجارب ژاپن در سالهای بعد از جنگ برگزار شد. خروجی این سمینار بر سه محور اصلی قرار داشت: حفظ و تقویت اتحادیههای کارگری، تقویت صادرات و تقویت ماشینآلات صنعتی و سنگین. عملکرد کشور در سالهای بعد از جنگ نشان میدهد که ما دقیقا خلاف این سه محور حرکت کردهایم و اتحادیههای کارگری با مانع تراشیها از میان رفتند.
او آسیبهای وارده به هپکو، واگنسازی و آذرآب را ناشی از واردات افسارگریخته دانسته و میگوید: واردات به حدی بود که ثبت سفارشی اتفاق نمیافتاد. تقویت صادرات با تقویت صنایع سنگین گره خورده است. علاوه بر عدم حمایت صادرات، به وارادات با رانت از طریق دلالی دامن زدند. این امر شرکتها را زمین زد و تبعاتش دامن کارگر اراکی را گرفت.