پایگاه خبری / تحلیلی نگام – ✍️معصومه عظیمی پارسا
بارها با خودم کلنجار رفتهام که چرا زنان آوان انقلاب آنطوری که باید در برابر متحجرین قیام نکردند؟ چرا همگی متفلالقول نبودند؟ چرا تمام حقوقی را که داشتندهمان حقوق نصفه نیمه دو دستی تقدیم واپسگرایان کردند؟ چرا مردها همدل و همقدمشان نشدند؟ مگر در روزهای پرالتهاب انقلاب همگی دوشادوش هم در برابر ظلم ایستادگی نکرده بودند. مگر زنان در مبارزات شرکت نجسته بودند. مگر زنان فریاد نزده بودند. مگر زنان جانفشانی نکرده بودند. مگر زنان خون نداده بودند! پس چرا در بزنگای تقسیم غنائم، زنان را به گوشه رینگ پرتاب کردند و از ابتداییترین حقوق انسانیشان محرومشان ساختند؟
این علامت سئوالها چون تیغی روحم را میخراشد. وقتی عکسهای زنانی را میبینم که با تمام قوا در مقابل ایادی دیکتاتوری قدعلم کرده بودند و با مشتهای گره کرده هر چه خشم داشتند بر سر لمپنان و مردسالاران فرود میآورند، زنان محجبه در کنار دیگر خواهرانشان میخروشیدند و جمگی حقوقشان را که به سادگی دود شده بود و به هوا رفته بود را طلب میکردند. اما اگر این غریوها آنقدر سهمگین بود که گوش توابان را کر میکرد و بساطشان را برمیچید امروز من و تو دیگر درگیر اژدهای هفت سر استبداد نبودیم. اگر عامه مردم همپیمان میشدند، اگر مردان خودشان را ذینفع میشمردند. اگر کارگران دل به دل زنان میسپردند. اگر کاسب و بازاری شانه بالا نمیانداختند، اگر محصل و دانشجو همآوا با همدیگر از بن جان بانگ برمیآوردند. اگر تا آخرین نفس جملگی در سنگرها باقی میمانند. شاید امروز، روز دیگری بود!
حالا در سال 1400 ما باز در یک نقطه تاریخساز دیگری ایستادهایم. نقطهای که نسلهای بعد بر اساس کنشگریهای امروزمان ما را در کفه ترازو مینهند. فردا آخرین تکه از تن نحیف جامعه مدنی، یعنی فضای مجازی را به قربانگاه میبرند.! نگذاریم آیندگان ما را با بزدلیهایمان با تردیدهایمان، با عقبنشستنهایمان، با سکوتمان با انفعالمان به یاد بیاورند و سرزنشمان کنند!
امروز ما نه تنها برای احقاق حقوق خود که برای حقوق نسلهایی که هنوز پا به این جهان نگذاردهاند هم بایست همداستان شویم.
بیاید یکبار هم که شده بدون نبرد تن به تن دستهایمان را به علامت تسلیم بالا نبریم!