✍️ علی اکرمی
مجلس در ساختار حقیقی قدرت در ایران در راس امور که هیچ؛ در مناطق پایینتر امور هم نیست. سیاستگذاری کلان و خرد کشور از سیاست خارجی تا بودجه و مسائل فرهنگی در نهادهایی بهجز مجلس رقم میخورد.
تصمیمات جنجالی و پرهیاهوی مجلس یا شبیه بحث عدم کفایت رییسجمهور با نهیبی فروکش میکند یا حواله به تعلیق در کشاکش شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت میشود.
منحصر به این دوره هم نیست؛ در کل دورهها این بیتفاوتی و وتوی تصمیمات مجلس از سوی سطوح بالادستی متداول بوده است.
ساختار شبهالیگارشیک و تئوکراتیک حکومت در ایران به صورت کلی با پذیرش تصمیماتی که توسط جمعی کثیر گرفته شود، مشکل دارد.
برای همین چندین نهاد تصمیمگیر محدودتر و نخبگانیتر نظیر شورایعالی امنیت ملی، شورایعالی انقلاب فرهنگی، شورای سران و… را تاسیس و تصمیمات مهمتر به آنها محول میکند.
این تعارض در ادواری مانند دوره کنونی مجلس که نمایندگان جوان انقلابی و رادیکال اما بیاطلاع از واقعیتهای ساختار حقیقی قدرت در مجلس حضور دارند یا در ادواری مانند مجلس ششم که اصلاح طلبان اکثریت مجلس در دست میگیرند؛ بهوضوح قابل رویت است.