✍️مجتبی سجادی
دادگاه چهارم زم در حقیقت تکرار مکررات بود ، زم حتی برخی از اعتراف های تلویزیونی خود را رد کرد ، منکر اشتباه های زم طی چند سال فعالیت های او در آمدنیوز نیستیم چرا که بسیاری از افراد بیگناه قربانی حب و بغض های زم یا بی دقتی های او در تنظیم و ارائه دقیق و صحیح اخبار شدند.
اما مساله اینجاست که دست دستگاه های امنیتی و قضایی برای اثبات سناریوها و افسانه هایی که پنج سال است به خورد ملت داده اند خالی است ، همان سناریوهایی که از زم و آمدنیوز دیو و هیولایی خطرناک ساخته بود تا به آن جا که رسانه هایی هم چون بی بی سی و صدای آمریکا و ایران اینتر نشنال هم خطرشان کمتر از آمدنیوز و زم جلوه داده می شد و برای مقابله با خطر آمدنیوزی که چون دیوی دو سر جلوه داده شده بود چندین ساختمان و ده ها رایانه و پیشرفته ترین تجهیزات الکترونیکی خریداری و ده ها نفر پرسنل استخدام و بکارگیری و ده ها کانال تلگرامی راه اندازی و میلیاردها تومان هزینه شده بود تا به صورت شبانه روزی و تمام قد به جنگ آمدنیوز بروند.
آمدنیوزی که با دو نفر و نصفی آدم اداره می شد و ادمین ها با یک لب تاب و یا یک گوشی تلفن معمولی در آمدنیوز اخبار خود را منتشر می کردند ، همان اخباری که عمدتا توسط تیم وحید حقانیان برای تنظیم مناسبات قدرت در کشور و بر هم زدن بازی های سیاسی به سمتی که خود اراده داشتند توسط اتاق فکر حاکمیت با نمایندگی وحید حقانیان با واسطه شیرین نجفی به روح الله زم می رسید.
و بیچاره زم فقط مهره شطرنج این بازی شده بود بی آن که خود هم بداند ، و دیروز هم برای اثبات وابستگی زم به سرویس های جاسوسی ، پس از آن که در جلسات قبلی از سیا و موساد و عربستان نام برده شده بود ، نامی از ترکیه و فرانسه هم به میان آمد تا پازل وابستگی زم به سرویس های مختلف جاسوسی تکمیل شود.
معلوم نیست پشت پرده سیاست چه اتفاقی بین ایران و این کشورها افتاده که زم را متهم به ارتباط با آن ها نموده اند و متاسفانه فعالان رسانه ای و سیاسی در ایران همواره قربانی حب و بغض های برنامه ریزان سیستم امنیتی و اتاق فکر حاکمیت می شوند.
محمد علی نجفی و روح الله زم دو نمونه بارز این داستان هستند ، یکی فعال سیاسی بود و به دلیل افشای مفاسد باند قدرت در شهرداری تهران ، با ورود یک پرستو به زندگی شخصی اش قربانی شد و دیگری روح الله زم فعال رسانه ای مقیم خارج کشور که قربانی انتشار همان اخبار و اطلاعاتی شد که توسط یک عامل نفوذی به نام شیرین نجفی به او می رسید ، و زم بی آن که خود بداند و از آینده خود مطلع باشد به دلیل انتشار هر روزه همان اخبار و اطلاعاتی که توسط باند قدرت و اتاق فکر حاکمیت برای تنظیم مناسبات قدرت در کشور به او می رساندند ، امروز باید پاسخگوی آن دام های گسترده شده ای باشد که خود قربانی آن ها شد و باید در دادگاه دقیقا به همان ها پاسخ دهد.
و چون دست سیستم امنیتی و دادگاه کاملا خالی است باید برای توجیه آن پروژه های سنگین پنج ساله زم هراسی و آمدنیوز هراسی ، او را مدام از این سرویس جاسوسی به سرویس جاسوسی دیگری پاس دهند و نام کشورهای مختلف را برای اثبات مجرم بودن او تکرار کنند.
پرونده دیگری که این روزها مطرح است و دادگاه آن در حال برگزار شدن می باشد ، ماجرای قتل میترا استاد توسط محمد علی نجفی فعال سیاسی کهنه کار است ، او در آخرین دادگاه خود گفته است : نهاد امنیتی از لغزش من استفاده و علیه من اقدام کرد ، میترا با یک مامور امنیتی رابطه داشت اما نمیتوانم ثابت کنم.
و باز هم سخن از باز شدن پای سیستم امنیتی در زندگی فعالان سیاسی است ، مصیبتی که چند دهه است هم بر فضای فکری و اجرائی برنامه ریزان سیستم امنیتی و هم بر زندگی فعالان سیاسی سایه افکنده است ، و سیستم امنیتی ایران را به لجنزاری متعفن تبدیل نموده تا آن جا که بدون تردید می توان ، دستگاه های اطلاعاتی ایران را در شمار ناپاک ترین سیستم های امنیتی دنیا برشمرد که کمتر مجموعه ای همانند آن قابل تمثیل است .
این در حالی است که در بسیاری از موارد ، فعالان سیاسی به دلیل برخی از تله هایی که توسط سیستم امنیتی برای آنان ایجاد گردیده مجبور به سکوت می شوند.
در مورد محمد علی نجفی شهردار اسبق تهران هم ، ورود او به مفاسد باند قالیباف در شهرداری و افشای آن ها ، که در صورت ادامه افشاگری ها ، منافع بسیاری از باند قدرت از سپاه تا بیت رهبری تهدید می شد و ممکن بود از آنان در ادامه رسیدگی به آن مفاسد نام برده شود ، باعث شد تا چنین سناریوی کثیف و تهوع آوری برای محمد علی نجفی تدارک دیده شود و با ورود یک پرستو به زندگی او ، چند دهه تلاش های سیاسی اجتماعی اش به خاک سیاه بنشیند .
تاوان نجفی از افشای این مفاسد ، زندان و پاداش قالیباف از آن ها فسادها ریاست مجلس آینده است ، و این روش همان عدالتی است که سی سال است بر فضای سیاسی ایران سایه افکنده و خادم را خائن و خائن را عزیز جلوه می دهد ، بی شک دادگاه عدل الهی و روز قیامت متفاوت با بیدادگاه های امروز ایران است ، روزی که سیستم امنیتی ایران و باند قدرت حاکم بر کشور در حضور میلیاردها انسان رسوا خواهند شد.
بدون شک هوشیاری فعالان سیاسی و رسانه ای چه در داخل و چه در خارج از کشور می تواند در مقابله با ترفندهای این چنینی سیستم امنیتی و گرفتار نشدن آنان در لجنزار متعفن این سیستم ناپاک موثر باشد ، و در صورت گرفتار آمدن در تله های مشابه ، داشتن شجاعت لازمه توسط فعالان سیاسی و رسانه ای برای افشای دامی که در آن گرفتار شده اند می تواند توطئه های سیستم امنیتی را نقش بر آب کند .
اگر محمد علی نجفی همان زمان که در دام میترا استاد گرفتار شده بود واقعیت ها را برای عموم مردم یا حداقل برای همفکرانش افشا می کرد ، ناچار نمی شد در دام بدتری چون اتهام قتل میترا استاد گرفتار شود ، نجفی تاوان افشای مفاسد قالیباف را داد ، همان قالیباف نورچشمی که امروز باید طبق تصمیم اتاق فکر حاکمیت ، رئیس مجلس شود ، اما خودش به دلیل دلسوزی برای هدر رفتن بیت المال ، علاوه بر آن که چند دهه زحمات و فعالیت هایش به خاک سیاه بنشیند ، افشای مفاسد باند قدرت نیز ، به فراموشی سپرده شود و غارتگران اموال مردم با خاطری آسوده پله های ترقی را در قدرت یکی پس از دیگری بالا بروند.