- نصرت الله محمودزاده
این جماعت با خدای خود ( نه خدای مستضعفین) عهد بستند تا آخرین قطره خون بایستند؛ حتی اگر لازم باشد کلیه عوام در راه رسیدن به قدرت اینها قربانی شوند. وسوسهی قدرت در پیری خطرناکتر از وسوسه جنسی در جوانی است.
در این چند روزی که سر مردم به کوچ ناگهانی استراماچونی، این شوالیه و مربی غربی و لیبرال تیم استقلال صدر نشین، گرم بود، ثبت نام این جماعت ویلچری انجام شد و دانستیم شعار جوانگرایی صرفا برای پستهایی است که باید بیل بزنند.
اگر انقلاب را با تئوریهای همین مصباح یزدی ویلچرنشین دنبال کنید، خواهید دانست که چگونه مخالفین افکار امام معاش مردم را تا حد یارانه بگیری تنزل دادند.
آیا تاکنون آثار تئوری «ترس و معاش» را مشاهده کردید؟ اول کتک میزنند تا گرسنگان بترسند، سپس یارانه معیشتی را تقسیم میکنند تا مردم در حد نمردن امرار معاش کنند.
آیا وقت آن نرسیده که این کهنسالان به منظور عاقبت بخیری خود با عزلت گزینی و مرام زی طلبگی، با اشرافیگری حوزههای علمیه وداع کنند و بودجههای میلیاردی را چون چرک کف دست، در زبانهدان گرسنگان بریزند؟
مشکل ما این است که این جماعت یادشان رفته چرا شاه را بیرون کردیم. مشکل مهمتر کسانی هستند که همچنان به این ویلچریها رأی میدهند و تصور میکنند دل امام زمان را شاد خواهند کرد.
به راستی که جدال با جهل مقدس چقدر سخت است.
آن جنگ زرگری و جدال بین روئسای قبلی قوه قضائیه در چند ماه گذشته، (یزدی و لاریجانی) که یادتان هست؟ حال ایشان با ویلچر آمده که بشود سر لیست خبرگان رهبری.