✍️ محمد شبیری
اساس انتخابات بر نگرهٔ نوین جوامع بشری نسبت به حقوق انسانی و حق انتخاب انسانها مبتنیست. وقتی که هر گونه انسداد و انحراف در این «حق» ایجاد شود، با هر بهانهای (که گاهی با دستاویز قرار دادن مقدسات ممکن است ایجاد گردد) نشانه و علامت مستقیم مخالفت با ارادهٔ مردم و نشاندن ارادهٔ یک جریان یا فرد خاص بجای ارادهٔ عمومیست. هرگونه مخالفت با ارادهٔ عمومی مردم، یعنی مخالفت با رأی و نظر مردم. هیچ تعارفی ندارد که در دنیای امروز مخالفت با ارادهٔ مردم به معنای تسلط ارادهٔ استبدادی بر مردمسالاریست. گاهی ممکن است این مخالفتها با رأی و انتخاب مردم، امکان ابراز مستقیم و صریح را ندارد، در اینجاست که با متوسل شدن به امور قدسی بنای مخالفت با مردم و تسلط قدرت فردی غیر منتخب را تسهیل میکنند.
مانند اینکه بگویند انتخاب پیامبران انتخاب مردم نبوده است، یا انتخاب امامان معصوم انتخاب مردم نبوده است! در جای خود برخی از متفکرین به این اظهارات پاسخ دادهاند اما در اینجا فقط به این نکته اشاره میشود که اینکونه امور اگر از کار و اختیار خداست، بشر نباید به آن وارد شود. هرگاه کسی ادعای امام معصوم و پیامبری را کرد تازه میشود آدم کذاب و جعلی برای اینکه در هر دو وضعیت (پیامبری و امامت معصوم)از جانب خدا مسدود شده و خاتمت پیدا کرده است. پس در کار بشر باید کاملا با عرف و علوم و تجربهٔ بشر موافق بود. اگر انتخابات آزاد حاصل عرف و دانش و تجربهٔ بشر است، خدا نیز با آن موافق است. اگر کسی با این مخالف باشد با خدا مخالفت کرده است، چرا که خدا موافق بر استفادهٔ بشر از عقل و خرد و دانش و تجربهٔ خود، برای سعادت و سامان زندگیست . هیچ پیامبری با تجربه و دانش بشری مخالفت نکرده است، بلکه مشوق و منتشر کنندهٔ آن نیز بوده است.
اکنون دانش بشر بر این محور است که انتخاب آزاد مردم جزیی از رستگاری و سعادت آنان در عرف و دانش و تجربهٔ روشمند و ساماندهی شدهٔ آنان است. اگر کسی با حق و انتخاب مردم مخالفت کند ، یا در دورهٔ ذهنی و شناختی پیشینی قرار دارد و یا در جهت منافع فردی خود با حقوق مردم به مخالفت بر خواسته است.جوامع انسانی تلقی میشود.
اینکه هر از گاهی در کشور ما برای محدودیت انتخاب مردم، قوانینی را مصوب میکنند که علیرغم ادعایی که برای چنین مواقعی در مورد هدف الهی میشود، نمیتواند برای تحقق اهداف الهی باشد. برای اینکه اهداف الهی مطابق با تحقق حقوق مردم ممکن است، نه با ایجاد مسدودیت و محدودیت برای تحقق انتخاب مردم!
اگر مردم حق انتخاب دارند، پس خود تشخیص میدهند که چه کسی و چه سنی و با چه مشخصاتی را باید انتخاب کنند؛ اما اگر طوری قوانین مضیق، برای انتخاب مردم مصوب کنند که عملاً موجب نفی قانون مداری و حقوق مداری گردد، دیگر اسم آن انتخابات آزاد نیست. اگر مردم باید انتخاب کنند لاجرم مردم تشخیص رد و قبول کسی را دارند. اینکه تعدادی افراد انگشت شمار دارای نفوذ و قدرت، قانونی را طراحی کنند که هر که را (آن تعداد انگشت شمار) خواستند، نامزد و نماینده شود و هر که را نخواستند نتواند نامزد شود، ایجاد محدودیت و انسداد در آزادی انتخاب مردم است.