نگام، گفتگو – با شاهین میلانی، حقوقدان و فعال مدنی مقیم آمریکا همکلام شدیم تا کمی در مورد انتخابات در ایران و فضای انتخاباتی بپرسیم. از اینکه آیا انتخابات در فضای آزاد برگزار می شود؟ و راه های رسیدن به انتخابات آزاد چیست؟
– آقای میلانی علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی می گوید در ایران انتخابات آزاد برگزار می شود ایا شما موافق این جمله هستید؟
انتخابات در ایران مسلما آزاد نیست، به علت وجود شوران نگهبان و ایرن روند رد صلاحیت ها و حتی در انتخابات شورای شهر هم به علت هییت نظارتی انتخابات زیر نظر مجلس است و بر انتخابات نظارت می کند و رد صلاحیت می کند کاندیدا ها رو مسلما انتخابات در ایران از کوچکترین و بدیهی ترین شرایط یک انتخابات آزاد برخوردار نیست
– ایا این مشکل در قانون اساسی ما است؟ در مورد رییس جمهور های سابق، اقا خاتمی، اقای هاشمی و احمدی نژا که رد صلاحیت می شوند، این نوع برخور ها شخصی است؟
ببین حالا واقعا اینکه در یک مقطعی ممکن است سلیقه ای برخود می شود، اما مسئله مهم روند آن است که اصلا به چه حقی 12 نفر که 6 نفر به صورت مستقیم و 6 نفر دیگه هم به طور غیر مستقیم زیر نظر ایشان منصوب می شوند این اجازه را دارند که تصمیم بگیرند که چه کسی می تواند وارد کاخ ریاست جمهوری یا مجلس بشود و چه گسی نمی تواند بشود. حالا اینکه یه موقعی تصمیم بگیرند احمدی نژاد رو رد صلاحیت کنند و یک وقتی بزارند برای ریاست جمهوری طبیعی است که در این نوع نظام پیش می آید ولی مشکل آن روند و سیستم است که معضل اصلی است.
– برای رسیدن به برگزاری یک انخابات آزاد در ایران با حضور زنان، اقلیت های دینی و مذهبی و قومی باید چی کار کنیم؟ در حالی که آقای جنتی، دبیر شورای نگهبان رسما اعلام کرد این افراد شایستگی حضور را ندارند!
خوب ببنید این سوال خیلی سختیه و سوالیه که همه میخواهند یه جواب این سوال برسند. من فکر می کنم که گروه ها و فعالینی که این خواسته را دارند و به دنبال یک دموکراسی سکولارهستند بهتر است که با این مسئله رو خیلی شفاف برخورد بکنند و به این انتخابات جمهوری اسلامی رضایت ندهند برای اینکه آن وقت فعالان سکولار و دموکراسی خواه به نوعی ذوب می شوند در گفتمان اصلاح طلبی حکومتی و کاری که به نظر من می شود انجام داد، با فشار آوردن به روی فعالین اصلاح طلب آن ها را مجبور کنند مطالبات بخش سکولار و دموکراسی خواه جامعه را در فضای سیاسی کشور مطرح بکنند و از این راه بتوانیم به تغییراتی دست پیدا کنیم. ولی اگر قرار باشد هر دفعه در انتخابات فعالان دموکراسی خواه و آن بخشی که در جامعه خواستار این روند است شرکت بکنند من هیچ راهی نمبینم که جمهوری اسلامی فضا را بازتر کندو علاقه برای بازتر شدن این فضا داشته باشد.
– بارها این مطالبات بیان شده قبل از انتخابات، به طور مثال در خواست رفع حصر رهبران جنبش سبز و زندانیان سیاسی از حسن رو حانی، ولی عملا هیچ کاری صورت نگرفت آیا این همین فضایی که شما اعتقاد دارید وجود نداره یا نه رئیس جمهور توان عملی کردن این گونه مطاالبات رو ندارد؟
ببینید حالا ممکن است رییس جمهوری نتواند به بعضی از مطالبات تحقق بدهد و در مواقعی هم ممکن است نخواهد هزینه ای که برای آن کار لازم است رو تحمل کند در حال حاظر آنطوری ک من میبینم یک شصی مثل حسن روحانی هیچ ترسی از بدنه تحول خواه جامعه ندارد، چون می داند در بین بدو بدتر، دولت او نسبت به دولت رئیسی و قالیباف دولت معقول تری است و طبق تحول خواه هم مجبور است به او رای بدهد بنابر این اون نیازی نمی بیند که بخواهد مثلا حصر رو بشکند یا اینکه با علما روارد دعوا بشود که کنسرت ها رو لغو نکنند. برای او راحت تر است که در این موارد کوتاه بیایید چون می داند بدنه ای که به او رای می دهند به او رای خواهند داد و به مواقع این یک داینامیک مریضی است وبه بن بست می خوریم اگر فعالین و بخش تحول خواه جامعه چک سفید بدهد به اصلاح طلب ها آنها هیچ انگیزه ای برا اینکه واقعا در روش تغییر ایجاد کنند و مطالبات خود را زنده کنند ندارند.
– خوب تحریمی های انتخابات اعتقاد دارند کاندیدایی برای ایجاد این شکاف ندارند در جمهوری اسلامی، اما اصلاح طلبان معتقدند باید از همین گزینه های نه چندان مطلوب مانند حسن روحانی هم برای شکاف استفاده بشه آیا با حسن روحانی و امثال ایشون به این شکاف می رسیم؟
ببینید کلا طبیعی است کسانیکه دنبال دموکراسی و سکولار هستند کاندیدایی در این سیستم ندارند بنابر این منطقی است که رای ندهند ولی حالا اینکه با فردی مثل روحانی می شود چی کار کرد می شود این پیام را داد اگر شما رای این طبقه از جامعه را می خواهیم باید یک کارهایی انجام دهید ما یک مطالباتی داریم هرکسی یک نوع مطالبه دارد یا می گویند چرا آقای پورمحمدی وزیر دادگستری شده است و یا بودجه سپاه را شما سالی ده درصد کم کنید و یکی مطالبه ها رفع حصر باشد یکی مطالبه ش اینکه شما وزیر اهل سنت و یا زن منصوب کن و این مطالباتی است که به هر حال در چارچوب جمهوری اسلامی قابل انجام است یعنی حتی طبقه تحول خواه هم میتواند با مشروط کردن رای به روحانی آن را تحت فشار بزارد تا یک سری از کارها را انجام بدهد. خیلی ها حاظر هم نباشند به جمهوری اسلامی رای بدهند حالا ممکن است به خاطر مسائل عاطفی و دیدگاهای شخصی که دارند من خودم شخصا در انتخاباتی که آزاد نباشد رای نمی دهم. ولی می توان تصور کرد کسی بیایید و شرط بزارد برای آقای روحانی که ما این مطالباتمون است اگر شما حمایت ما را می خواهید از میان این چند مطالبه ما شا یکی دو تا از این مطالبات را برآورده کن ما رای بدهیم در غیراینصور شما رای ما را ندارید.
– حالا از بحث رفع حصر یا موارد اینچنین که به زعم خیلی ها رسیدن یه آن حداقل از حسن روحانی ساخته نیست بگذریم، حتی در بحث حداقل مطالبات اجتماعی جامعه هم ناتوان بوده به طور مثال حضور زنان در ورزشگاه ها؟
خوب دقیقا همینطوری است ببیند چیزی را که ما اعلان می بینیم جامعه مدنی تمایلی نداشته برای فشار بر روی دولت روحانی و برای همین روحانی هم انگیزه ای ندارد برای اینکه با حاکمیت دچار چالش بشود مثل ورود زنان به استادیم که مسئله پیچیده و بی ارزشی هم نیست ولی واقعا وقتی می داند پایگاه رای او در هر صورت می آید و رای می دهد برای چی خودش دردسر درست کند با رهبر و نزدیکان رهبری درگیر بشود. بالاخره باید قسمت تحول خواه جامعه روی روحانی فشار بزارد و یا اصلاح طلبان در مجلس که یک کاری انجام دهند و پیغامشون را برساند که اگر شما کاری برای ما نکنید از رای ما مطمئن نباشید زیرا وقتی شما رای می دهید و همزمان مطالبات خودرا بیان می کنند چه دلیل وجود دارد دولت مطالبات شما را پیگیری کند باید بدانند آنها این مطالبات را اگر پرداخت نکند باید هزیه آن را پای صندوق های رای ببینند.
-یعنی شما موافق رای دادن هستید اما به صورت مشروط؟ و در صورت بر آورده شدن حداقل مطالبات! حالا چه تضمینی بابت اجریا این شروط است?
ببنید من لزوما اینطوری نیست که موافق رای دادن باشم فکر میکنم که این شخصی است که کسی میخواهد شرکت کند یا شرکت نکند ولی کسانی که میخواهند شرکت کنند و رای بدهند بهتر است این را به یک سری مطالبات مشروط بکنند. حالا می توانند این را به یک سری وعده هایی که آقای روحانی چهار سال پیش داده بودم مشروط کنند و الان بسنجند که آنها انجام شده است یا نشده است و یا الان میتواندد یک پیامی را به اصلاح طلبان برسانند که ما امثال به روحانی رای می دهیم با این شروط که اگر الان رای بدهیم چهار سال دیگر این مطالبات ما برآروده نشد از شما حمایت نمی کنیم و رای بدهیم.
من فکر میکنم که رای ندادن بهتر است اما اگر هم قرار به رای دادن باشد باید مشروط باشد و رای دادن بدون شروط به نظر من نمی تواند مفید باشد.
– ما همیشه شاهد این بودیم که در قبل از انتخابات از این وعده ها زیاد داده می شد اما عملا بیشتر در حد همان وعده باقی ماند.
در مورد وعده ها بله خوب همیشه یک وعده هایی داده می شود بعد اجراء نمی شود بالاخره آن را هم هر کسی رای می دهد می تواند تشخیص بدهد که به آن شخص دوباره رای بدهد یا نه، مهم این است که آن کسی که انتخاب می شود پای صندوق رای از او حسابرسی شود.
– در پایان به نظر شما برای نظام جمهوری اسلامی رای دان در اولیت است یا به چکسی رای دادن؟
در مورد این سوال آخرتون، اینکه در ذهن مسئولان جمهوری اسلامی چه چیزی می گذرد اصلا مشخص نیست. در حرف های عمومی که آنها خوشحال هستند که درصد مشارکت بیشتر باشد ولی این رو می دانیم که بخش کمی از جامعه است که تلکیفش با انتخابات روشن می شود و آن یک انتخابات واقعی نیست، انتخاباتی بین نیروهای درون نظام جمهوری اسلامی بنابر این واقعا نمی شود گفتش که حالا چی در مغز مسئو لان جمهوری اسلامی می گذرد در مورد انتخابات
– با تشکر از شما که وقت خودتان را در اختبار ما گذاشتید،حرف آخر شما را می شنویم؟
با تشکر از شما که با بنده گفتگو کردید