هدف از یک دهه مذاکرات هسته ای با ایران، جلوگیری از توسعه سلاح های هسته ای تهران، وادار کردن ایران به افشای فعالیت های مخفی گذشته اش و اعمال محدودیت های دائمی بر برنامه هسته ای غیرنظامی ایران بوده است. همچنین در این قرارداد مکانیزمی طراحی شد تا بر اساس آن، احتمال نقض قرارداد در آینده- توسط ایران- مورد بررسی قرار گیرد. متاسفانه توافق هسته ای با ایران که در جولای 2015 در وین تصویب شد، در این موارد موفق نبوده است. در عوض، در برابر برداشتن اهرم های فشار اقتصادی غرب تنها محدودیت های موقت بر فعالیت های هسته ای تهران تحمیل شد.
واقعیت آن است که ایران قصد دارد به برنامه موشکی و صنعت هسته ای خود مانند سابق ادامه دهد. بررسی فعالیت های نظامی مخفی ایران در گذشته، نباید متوقف شود، اما ایران حتی به بازرسان دیده بان هسته ای سازمان ملل متحد و آژانس بین المللی انرژی اتمی اجازه بازرسی نمی دهد و کارشکنی میکند. تهران لازم نمی داند که به آژانس بین المللی هسته ای اجازه دهد تا با دانشمندان هسته ایش مصاحبه کند و یا سرزده از مجامع بزرگ نظامی- صنعتی بازرسی کنند.
درواقع در شرایطی که هیچ گونه دسترسی به تاسیسات نظامی ایران وجود ندارد، تنها راه بدست آوردن اطلاعات در مورد جزییاتِ فعالیت های سابقِ تسلیحاتی این کشور، اتکا به اطلاعات جاسوسی است- که با توجه به تجربه ناموفق این دست اطلاعات در مورد کم و کیف سلاح های کشتار جمعی در عراق، لیبی و کره شمالی، به سختی قابل اعتماد هستند.
با توجه به تجربه هسته ای که ایران در گذشته داشته است، در سال 2030 که اعتبار توافق هسته ای به پایان می رسد، ایران به دولتی در آستانه هسته ای شدن، تبدیل می شود. بنا به گزارش آسوشیتدپرس، ایران در کمتر از 10 سال، نصب هزاران سانتریفیوژ پیشرفته را آغاز خواهد کرد، و زمان گریز هسته ای را به طرز چشمگیری کاهش خواهد داد، زمانی بیش از حد کوتاه، که به جامعه بین المللی، مجال پاسخ موثر غیرنظامی را نخواهد داد.
دولت اوباما امیدوار است، با برداشته شدن تحریم های غرب و بازگشت ایران به اقتصاد جهانی رفتار رژیم ایران تغییر پیدا کند، روابط تهران و واشنگتن بهبود یابد و این روند، در نهایت، ثبات بیشتر در خاورمیانه را سبب شود. اما اگر این امید و آرزوها را به کناری بنهیم و روی زمین واقعیات راه برویم، دست آوردهای عملی این توافق به این شرح است؛
این توافق از طریق ثروت باد آورده اقتصادی، رادیکال ترین عناصر رژیم را تقویت کرد، عناصری مانند سپاه پاسداران انقلاب اسلامی. ایران به گونه ای توافق را تنظیم کرد که این توافق نه موجب بازسازی بخش خصوصی نوپای ایران، بلکه موجب بازسازی زیرساخت هایی شود که مربوط به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و بنیاد های مذهبی تحت کنترل رهبر است. درواقع، رونق اقتصادی آینده ایران اقلیت حاکم را تقویت خواهد کرد نه مردم عادی ایران را.
در عین حال، واشنگتن تمایلی ندارد با ایران بر سر مسائل مختلف درگیر شود که ایران را تحریک به نقض تعهدات هسته ایش کند. به همین دلیل حمایت غرب از حقوق بشر در ایران کم رنگ شده است و تنها به انتقادات نرم از رفتارهای منطقه ای ایران محدود شده است.
اگر اولویت ایران رفاه شهروندانش و برقراری روابط خیر و شایسته در منطقه بود، ما تاکنون باید شاهد تغییر رفتار ایران با همسایگانش و گشودگی فضای سیاسی در داخل می بودیم. در عوض تهران برای حفظ شرایط جنگی در سوریه و مسلح کردن متحد درجه یک خود یعنی حزب الله لبنان، حمایتش از بشار اسد را بیشتر کرده است و به صورت گسترده تر کمک های نظامی به دمشق ارسال می کند.
تهران همچنین موجب شدت گرفتن تنش های در مناطقی مانند عراق، یمن و بحرین می شود. ایران به رفتارهای تنش زای خود -مانند مسلح کردن و آموزش شبه نظامیان شیعه- در عراق ادامه می دهد، و به بهانه مبارزه با داعش به تنش های فرقه ای در منطقه دامن می زند. ایران همچنین درگیری های فرقه ای در حوزه خلیج فارس را شدت می بخشد، و در یمن علیه عربستان سعودی جنگ نیابتی صورت می دهد. واضح است که توافق هسته ای رژیم ایران و بلوک اصلی قدرت در این کشور را تقویت کرده است، و احتمال کمی وجود دارد که تغییرات داخلیِ مسالمت آمیز صورت گیرد.این نوع رفتار شرورانه است که بمب هسته ای در ایران را بسیار خطرناک می کند. با اینکه هنوز هیچ تغییر رفتاری در ایران مشاهده نمی شود، در پایان تاریخ اعتبار توافق هسته ای، مسیرهای دستیابی ایران به سلاح هسته ای دوباره هموار می شود.
برنامه تسلیحات هسته ای سه جزء دارد: سوخت هسته ای، یک کلاهک و یک سیستم حمل. این خود یکی دیگر از دلایل این ادعاست که توافق در زمینه جلوگیری از برنامه غنی سازی ایران موفق نبوده است؛ برنامه موشک های بالستیک ایران. این برنامه موشکی خود مشکلی اساسی در این میان است. واقعیت آن است که موشک های بالستیکِ دوربرد کاربردی جز تحویل سلاح های غیرمتعارف ندارند. قبل از توافق هسته ای، قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد، ایران را از انجام آزمایش موشک های بالستیک منع کرده بود…اما در عوض این توافق هسته ای محدودیت های سازمان ملل را برداشت و موجب شد ایران بدون نگرانی از مجازات، به فعالیت های هسته ای خود ادامه دهد.
در نهایت ایران یک مجتمع صنعتی هسته ای خواهد داشت، مجتمعی که در آن قادر خواهند بود اورانیوم را برای اهداف تسلیحاتی در طول چند هفته غنی سازی کنند، و به احتمال زیاد همراه با دانش و فوت و فن چگونگی قراردادن آن درون یک کلاهک و کاملا قابل انتظار است که این روند را تا تکمیل این سیستم به منظور هدف گیری کردن، ادامه بدهند.
اگر هم دوباره ایران توافق را نقض کند، با توجه به شکوفا شدن اقتصاد تهران، ایران قادر خواهد بود بدون نگرانی خاصی به جاه طلبی های خود ادامه دهد و راحت تر از قبل، ضربه های ناشی از تحریم های احتمالی آینده را تحمل خواهد کرد. بدون ابزارهای اقتصادی نیز، تنها گزینه واشنگتن برای جلوگیری از ساخت بمب هسته ای در ایران، گزینه نظامی خواهد بود.
واقعیت تلخ آن است که این توافق هسته ای قادر نخواهد بود، اهداف آمریکا و ثبات بلند مدت در خاورمیانه را محقق کند. زمانی که اعتبار توافق به پایان رسد، نه دیپلماسی و نه تحریم های اقتصادی، کمبود و قصور مفاد توافق را جبران نخواهند کرد.
ترجمه و تلخیص از این منبع: http://ow.ly/cVmm303coP0