شعر سیاسی : ایرانِ زخم دیده ی غمگین، کمی بخند / افشین علاء
ایران زخم دیده ی غمگین، کمی بخند دف می زنم برای تو، با من دمی بخند زانوی غم گرفته در ...
ایران زخم دیده ی غمگین، کمی بخند دف می زنم برای تو، با من دمی بخند زانوی غم گرفته در ...
'گَپی با بِل' دیدم الکساندر گراهام بِل هست شبی توی تلگرام، وِل داد مَسِیجی به منِ خسته دل ای ...
دور هم بودیم جایی خواستم تا شاد باشیم اندکی خوشحال آن هم در شب میلاد باشیم در شبِ میلادِ مولانا ...
به نسل خسته ی نومید، امید را بدهید یکی از آن همه وعد و وعید را بدهید یکی، فقط یکی ...
تا ریشه دواندیم،گلستان به خزان خورد بلبل،وسطِ نغمه به عصرِ خفقان خورد از گرگ جماعت خبری نیست در این دشت ...
"بچه ها این نقشهٔ جغرافیاست" این جنابِ گُربه هم ایرانِ ماست گاهی از دیوار بالا می رود چون به دیوارِ ...
ماه هم بعله اگر طالع ما هم بعله آه می شد اگر این ابر کذا هم بعله آسمان دختركانش همگی ...
اساس ملک ندارد دوام بی مردم که نظم می دهد از کف، نظام، بی مردم به توده ها و به ...
ما همیشه ملتی هشیار بودیم از قدیم دشمن سرسخت استکبار بودیم از قدیم نصف دنیا مال ما بود از زمان ...
نوشت : گل و با خود اندیشید با گل به استقبال تفنگ می رویم و سربازانش را متقاعد می کنیم ...